من در ایندنیای پر از امید، بد آوردم.
رد سیلی را در تنم کاشتند.
من در ایندنیای پر از فرضیههای شدنی، باختم و سوختم؛
امّا دودم به هوا نرسید.
هی آتش زدند بر این شعلهها و من دَم نزدم.
رد سیلی را در تنم کاشتند.
من در ایندنیای پر از فرضیههای شدنی، باختم و سوختم؛
امّا دودم به هوا نرسید.
هی آتش زدند بر این شعلهها و من دَم نزدم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: