"بسم رب قلم"
سلام خدمت همراهانِعزیز انجمن تک رمان
امروز قراره یک گفتگوی پربار و جذاب با Ermia_9 ارمیای عزیز داشته باشیم.
امیدوارم که این مصاحبه مورد توجهتون قرار بگیره و دوستش داشته باشید...
- سلام جناب ممنون از اینکه وقتتون رو برای این مصاحبه در اختیارم قرار دادید
◇سلام و خداقوت به شما و دوستانی که در این انجمن زحمت میکشن.
منم ممنونم که بهم این فرصت رو دادین.
- لطفا اول از همه ی بیوگرافی از خودتون بهمون بدید؟
◇۲۴ سالم هست و دانشجوی پزشکی هستم. دو تا خواهر دارم و مشهد زندگی میکنم.
- از چه سنی دست به قلم شدید و چیشد که به نویسندگی علاقه پیدا کردید؟
◇از سن راهنمایی حدود ۱۲-۱۳ سالگی زنگ انشا تایم مورد علاقم بود و انشاهای طولانی با توصیفات ادبی مینوشتم. مدتی کلا از نوشتن فاصله گرفتم. تا ۱۹ سالگی که جریانی پیش اومد. علاقه که خوب همیشه داشتم ولی ی عارضهای پیش اومد که نوشتن شد یه جور مسکّن.
- نام آثارتون؟
◇اثر خاصی که چاپ بشه تا حالا نداشتم و فعلا رو رمان دروازهها که طولانی هست تمرکز دارم.
- نوشتن بهتون آرامش میده یا براتون هیجان انگیزه؟
◇همونطور که بالاتر داشتم میگفتم بنده دچار سردردهایی میشم که دکتر دوا براش فایده نداره. ی طورایی از سن حدود ۱۹-۲۰ سالگی بود فهمیدم مسکن و آرامبخش این درد تنها نوشتنه. نوشتن در عین آرام بخشی هیجان دوست داشتنی برام داره. فک کنم همهی کسایی که دستی تو نوشتن دارن این حرفم رو متوجه بشن وقتی ی داستانی شروع میکنی خودت انگار تو دنیای اون داستان میری با شخصیتاش زندگی میکنی موقعیتهای مختلفی که تجربه کردن رو تجربه میکنی و این بالاترین لذتی هست که نویسنده یا خواننده کتاب تجربه میکنه.
- برای انتخاب اسم رمانهاتون چه ملاکهایی رو در نظر میگیرید؟
◇قطعا چیزی رو درنظر میگرم که داستان حول اون میگرده. یا بولد ترین مطلب تو داستان هست.
- برای نوشتن به موقعیت و یا شرایط خاصی احتیاج دارین؟ مثلا سکوت یا...
◇خیلی نه، اما تو بعضی موقعیتا خیلی راحتتر میشه نوشت مثلا تنهایی یا سفر یا موقعیتهای خاصی که از زندگی روزمره جدات میکنه.
- به جز نویسندگی در چه زمینههایی دستی توی کار دارید؟
◇نقاشی و خطاطی و کارای طراحی و فتوشاپ
شعر آیینی هم هر از گاهی میگم.
- کسی مشوقتون برای نوشتن بوده؟ چه کسی و چطور؟
◇تو همون بحبوحهی سردردام یکی از دوستام به بهانهی یک دلنوشته ازم خواست متن براش بنویسم. اولش خیلی طفره رفتم ولی اصرار کرد. منم ی متن درب و داغون براش نوشتم. واقعا خوب نبود ولی لطف کرد و خیلی تشویقم کرد. منم فهمیدم با نوشتن حالم بهتر شد. بیشتر و بیشتر ازم متن میخواست به بهانههای مختلف مراسم مذهبی، دلنوشته. با نوشتن اولین متنهای مذهبی از خانواده و اطرافیانم بازخورد خوبی گرفتم. کم کم براش داستانای کوتاه میفرستادم و او هم همچنان به متنای من واکنش خیلی مثبتی نشون میداد. امیدوارم هر جا هست موفق و سلامت باشه.
- ایده رمانهاتون رو از کجا میارین و از چه چیزهایی برای نوشتن الهام میگیرین؟
◇ایدهی رمانم میشه گفت یکسری از تجربیات خودم هست و البته فیزیک کوانتوم که علاقهی زیادی دارم. منبع الهام بهترینش برام ارباب حلقهها و هری پاتر و چرخ زمان هست. بنظرم هر کسی که ژانر تخیلی و فانتزی مینویسه ی طورایی ناخودآگاه از این رمانها الهام میگیره خواسته یا ناخواسته و اگه کسی بخواد انکار کنه کار اشتباهیه.
- نویسندهی مورد علاقتون چه کسیه و چه چیزی باعث علاقتون به این نویسنده شده؟
◇جیآرآرتالکین، جیکیرولینگ، فیلیپ پولمن. قوهی تخیل بی حد و مرز و نطم زیبایی که به این تخیل میدن باعث علاقم به این نویسندهها شده.
- آیا انجمن تک رمان و عواملش توی پیشرفت قلمتون تاثیری داشتن؟
◇صد در صد. هر چقد هم تخیل خوب و ایدهی خوب داشته باشی تا نتونی خوب بنویسی فایدهی چندانی نداره. تک رمان محفلی هست که بهت درست و خوب نوشتن رو آموزش میده.
- به کدوم ژانرها بیشتر علاقه دارین؟
◇ترسناک، تخیلی، معمایی
- کدام یک از شخصیتهای رماناتون بیشتر شبیه خودتونه؟
◇آروین بیشتر از بقیه مث خودمه ولی خوب هر کدوم از شخصیتا یکسری از خصوصیات خودمو دارن.
- از بین آثار در حال تایپ انجمن کدوم رو بیشتر دوست دارین و چرا؟
◇همشون عالیان قطعا ولی اون چیزایی که ی چندباری چشمم خورده و خوندم و علاقمند به قلمشون شدم یکی تیامو هست یکی موقعیت صفر و کلا بخوام بگم قلم صبا Saba.N و زینب /:candÿ و قسم Ghasam.H برام جذابه. دلیلش هم اینه که درست احساس مخاطب رو درگیر میکنن.
- تا حالا موقعیتی براتون پیش اومده که بخواین از نویسندگی دست بکشین؟
◇نه چون نوشتن شاخهای مهم از زندگیم هست. شده زمانی که به خاطر مشغله ننویسم ولی این که بخوام بذارم کنار نه.
- خاطرهی خاص و یا جالبی مربوط به دوران نویسندگیتون دارین که برامون تعریف کنین؟
◇خاطره که زیاده ولی خوب خلاصه بگم بعضی چیزایی که مینویسم رو خودم تو رویا تجربه میکنم.
- چطور با انجمن تک رمان آشنا شدین و چی شد که اینجا رو برای فعالیت انتخاب کردین؟
◇داشتم میگشتم تو اینترنت که سایتی پیدا کنم برا گذاشتن رمانم و اتفاقی با تک رمان روبه رو شدم و راضیام از این بابت. علت این که اینجا رو انتخاب کردم چون ی جمعی هست که همه ی علاقهی مشترک دارن اونم نوشتن و بدون قضاوت کنار هم از هم حمایت میکنن.
- نویسندگی اولویت چندمه زندگیتونه؟
◇قطعا جزو پنجتا از مهمتریناش هست.
- بزرگترین آرزوتون؟
◇دربارهی نویسندگی این هست که کتابام چاپ بشه و با استقبال خیلی خوبی روبه رو بشه.
- ی آرزو برای اطرافیانتون؟
◇همهی کسایی که اینجان به همون هدف مشترکمون که بهترین نویسنده شدن هست برسن و همه هر استعدادی که درونشون هست در زیباترین راه صرف کنن.
- ی آرزو برای تک رمان؟
◇روز به روز کیفیت فعالیت و کمیت تک رمانیا بیشتر بشه.
- نظرتون دربارهی تک رمان؟
◇جایی برای مطرح شدن نویسندههای نوقلم.
- و حرف آخر؟
◇امیدوارم هیچ کس از رسیدن به خواستهاش خسته نشه و تا آخرین لحظه براش تلاش کنه.
- ممنون از اینکه وقتتون رو در اختیارم قرار دادین و افتخار این مصاحبهی جذاب رو بهم دادین
موفق باشید
به شخصه از این گفتگو بسیار ل*ذت بردم.
به امید موفقیت های روزافزون برای این نویسندهیعزیز
سلام خدمت همراهانِعزیز انجمن تک رمان
امروز قراره یک گفتگوی پربار و جذاب با Ermia_9 ارمیای عزیز داشته باشیم.
امیدوارم که این مصاحبه مورد توجهتون قرار بگیره و دوستش داشته باشید...
- سلام جناب ممنون از اینکه وقتتون رو برای این مصاحبه در اختیارم قرار دادید
◇سلام و خداقوت به شما و دوستانی که در این انجمن زحمت میکشن.
منم ممنونم که بهم این فرصت رو دادین.
- لطفا اول از همه ی بیوگرافی از خودتون بهمون بدید؟
◇۲۴ سالم هست و دانشجوی پزشکی هستم. دو تا خواهر دارم و مشهد زندگی میکنم.
- از چه سنی دست به قلم شدید و چیشد که به نویسندگی علاقه پیدا کردید؟
◇از سن راهنمایی حدود ۱۲-۱۳ سالگی زنگ انشا تایم مورد علاقم بود و انشاهای طولانی با توصیفات ادبی مینوشتم. مدتی کلا از نوشتن فاصله گرفتم. تا ۱۹ سالگی که جریانی پیش اومد. علاقه که خوب همیشه داشتم ولی ی عارضهای پیش اومد که نوشتن شد یه جور مسکّن.
- نام آثارتون؟
◇اثر خاصی که چاپ بشه تا حالا نداشتم و فعلا رو رمان دروازهها که طولانی هست تمرکز دارم.
- نوشتن بهتون آرامش میده یا براتون هیجان انگیزه؟
◇همونطور که بالاتر داشتم میگفتم بنده دچار سردردهایی میشم که دکتر دوا براش فایده نداره. ی طورایی از سن حدود ۱۹-۲۰ سالگی بود فهمیدم مسکن و آرامبخش این درد تنها نوشتنه. نوشتن در عین آرام بخشی هیجان دوست داشتنی برام داره. فک کنم همهی کسایی که دستی تو نوشتن دارن این حرفم رو متوجه بشن وقتی ی داستانی شروع میکنی خودت انگار تو دنیای اون داستان میری با شخصیتاش زندگی میکنی موقعیتهای مختلفی که تجربه کردن رو تجربه میکنی و این بالاترین لذتی هست که نویسنده یا خواننده کتاب تجربه میکنه.
- برای انتخاب اسم رمانهاتون چه ملاکهایی رو در نظر میگیرید؟
◇قطعا چیزی رو درنظر میگرم که داستان حول اون میگرده. یا بولد ترین مطلب تو داستان هست.
- برای نوشتن به موقعیت و یا شرایط خاصی احتیاج دارین؟ مثلا سکوت یا...
◇خیلی نه، اما تو بعضی موقعیتا خیلی راحتتر میشه نوشت مثلا تنهایی یا سفر یا موقعیتهای خاصی که از زندگی روزمره جدات میکنه.
- به جز نویسندگی در چه زمینههایی دستی توی کار دارید؟
◇نقاشی و خطاطی و کارای طراحی و فتوشاپ
شعر آیینی هم هر از گاهی میگم.
- کسی مشوقتون برای نوشتن بوده؟ چه کسی و چطور؟
◇تو همون بحبوحهی سردردام یکی از دوستام به بهانهی یک دلنوشته ازم خواست متن براش بنویسم. اولش خیلی طفره رفتم ولی اصرار کرد. منم ی متن درب و داغون براش نوشتم. واقعا خوب نبود ولی لطف کرد و خیلی تشویقم کرد. منم فهمیدم با نوشتن حالم بهتر شد. بیشتر و بیشتر ازم متن میخواست به بهانههای مختلف مراسم مذهبی، دلنوشته. با نوشتن اولین متنهای مذهبی از خانواده و اطرافیانم بازخورد خوبی گرفتم. کم کم براش داستانای کوتاه میفرستادم و او هم همچنان به متنای من واکنش خیلی مثبتی نشون میداد. امیدوارم هر جا هست موفق و سلامت باشه.
- ایده رمانهاتون رو از کجا میارین و از چه چیزهایی برای نوشتن الهام میگیرین؟
◇ایدهی رمانم میشه گفت یکسری از تجربیات خودم هست و البته فیزیک کوانتوم که علاقهی زیادی دارم. منبع الهام بهترینش برام ارباب حلقهها و هری پاتر و چرخ زمان هست. بنظرم هر کسی که ژانر تخیلی و فانتزی مینویسه ی طورایی ناخودآگاه از این رمانها الهام میگیره خواسته یا ناخواسته و اگه کسی بخواد انکار کنه کار اشتباهیه.
- نویسندهی مورد علاقتون چه کسیه و چه چیزی باعث علاقتون به این نویسنده شده؟
◇جیآرآرتالکین، جیکیرولینگ، فیلیپ پولمن. قوهی تخیل بی حد و مرز و نطم زیبایی که به این تخیل میدن باعث علاقم به این نویسندهها شده.
- آیا انجمن تک رمان و عواملش توی پیشرفت قلمتون تاثیری داشتن؟
◇صد در صد. هر چقد هم تخیل خوب و ایدهی خوب داشته باشی تا نتونی خوب بنویسی فایدهی چندانی نداره. تک رمان محفلی هست که بهت درست و خوب نوشتن رو آموزش میده.
- به کدوم ژانرها بیشتر علاقه دارین؟
◇ترسناک، تخیلی، معمایی
- کدام یک از شخصیتهای رماناتون بیشتر شبیه خودتونه؟
◇آروین بیشتر از بقیه مث خودمه ولی خوب هر کدوم از شخصیتا یکسری از خصوصیات خودمو دارن.
- از بین آثار در حال تایپ انجمن کدوم رو بیشتر دوست دارین و چرا؟
◇همشون عالیان قطعا ولی اون چیزایی که ی چندباری چشمم خورده و خوندم و علاقمند به قلمشون شدم یکی تیامو هست یکی موقعیت صفر و کلا بخوام بگم قلم صبا Saba.N و زینب /:candÿ و قسم Ghasam.H برام جذابه. دلیلش هم اینه که درست احساس مخاطب رو درگیر میکنن.
- تا حالا موقعیتی براتون پیش اومده که بخواین از نویسندگی دست بکشین؟
◇نه چون نوشتن شاخهای مهم از زندگیم هست. شده زمانی که به خاطر مشغله ننویسم ولی این که بخوام بذارم کنار نه.
- خاطرهی خاص و یا جالبی مربوط به دوران نویسندگیتون دارین که برامون تعریف کنین؟
◇خاطره که زیاده ولی خوب خلاصه بگم بعضی چیزایی که مینویسم رو خودم تو رویا تجربه میکنم.
- چطور با انجمن تک رمان آشنا شدین و چی شد که اینجا رو برای فعالیت انتخاب کردین؟
◇داشتم میگشتم تو اینترنت که سایتی پیدا کنم برا گذاشتن رمانم و اتفاقی با تک رمان روبه رو شدم و راضیام از این بابت. علت این که اینجا رو انتخاب کردم چون ی جمعی هست که همه ی علاقهی مشترک دارن اونم نوشتن و بدون قضاوت کنار هم از هم حمایت میکنن.
- نویسندگی اولویت چندمه زندگیتونه؟
◇قطعا جزو پنجتا از مهمتریناش هست.
- بزرگترین آرزوتون؟
◇دربارهی نویسندگی این هست که کتابام چاپ بشه و با استقبال خیلی خوبی روبه رو بشه.
- ی آرزو برای اطرافیانتون؟
◇همهی کسایی که اینجان به همون هدف مشترکمون که بهترین نویسنده شدن هست برسن و همه هر استعدادی که درونشون هست در زیباترین راه صرف کنن.
- ی آرزو برای تک رمان؟
◇روز به روز کیفیت فعالیت و کمیت تک رمانیا بیشتر بشه.
- نظرتون دربارهی تک رمان؟
◇جایی برای مطرح شدن نویسندههای نوقلم.
- و حرف آخر؟
◇امیدوارم هیچ کس از رسیدن به خواستهاش خسته نشه و تا آخرین لحظه براش تلاش کنه.
- ممنون از اینکه وقتتون رو در اختیارم قرار دادین و افتخار این مصاحبهی جذاب رو بهم دادین
موفق باشید
به شخصه از این گفتگو بسیار ل*ذت بردم.
به امید موفقیت های روزافزون برای این نویسندهیعزیز