خبرآنلاین: اعضای ب*دن دختری دبیرستانی که براثر سکته دچار مرگ مغزی شده بود به ۶ بیمار اهدا شد.
مادر عطیه گرمابی در این‌باره گفت: چند سالی در انتظار فرزند بودیم که بالاخره خدا عطیه را به ما داد. ما او را روی چشمانمان بزرگ کردیم تازه ۱۷ ساله شده و شش ماهی بود که به عقد پسری درآمده و قرار بود پس از پایان دوران تحصیلی‌اش ازدواج کند. هفته گذشته نیمه شب ناگهان دچار سردرد شد و از هوش رفت. بسرعت او را به بیمارستانی در کرج رساندیم. پزشکان گفتند او خونریزی مغزی کرده و بلافاصله او را به اتاق عمل بردند اما دخترم به کما رفت.
او ادامه داد: وقتی ماجرای مرگ مغزی عطیه را برایمان توضیح دادند برایمان سخت بود که با اهدای اعضای او موافقت کنیم اما من و پدر عطیه با هم تصمیم گرفتیم که اعضای ب*دن دخترمان را به خاطر ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) اهدا کنیم تا روحش در آرامش باشد. آن طور که به ما گفتند شش نفر توانستند با اهدای اعضای عطیه نجات پیدا کنند.
زهرا احمدی مدیر دبیرستانی که عطیه در آن تحصیل می‌کرد نیز گفت: عطیه دختر پرتلاش و فعالی بود. او نه تنها در امور درسی‌اش موفق بود و همه معلمان از او راضی بودند بلکه در تمام امور مدرسه مشارکت داشت و بسیار سرزنده و شاداب بود. او درست در اوج امتحانات نیمه اول دچار سکته مغزی شد. باورش برایمان سخت است.
مادر عطیه گرمابی در این‌باره گفت: چند سالی در انتظار فرزند بودیم که بالاخره خدا عطیه را به ما داد. ما او را روی چشمانمان بزرگ کردیم تازه ۱۷ ساله شده و شش ماهی بود که به عقد پسری درآمده و قرار بود پس از پایان دوران تحصیلی‌اش ازدواج کند. هفته گذشته نیمه شب ناگهان دچار سردرد شد و از هوش رفت. بسرعت او را به بیمارستانی در کرج رساندیم. پزشکان گفتند او خونریزی مغزی کرده و بلافاصله او را به اتاق عمل بردند اما دخترم به کما رفت.
او ادامه داد: وقتی ماجرای مرگ مغزی عطیه را برایمان توضیح دادند برایمان سخت بود که با اهدای اعضای او موافقت کنیم اما من و پدر عطیه با هم تصمیم گرفتیم که اعضای ب*دن دخترمان را به خاطر ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) اهدا کنیم تا روحش در آرامش باشد. آن طور که به ما گفتند شش نفر توانستند با اهدای اعضای عطیه نجات پیدا کنند.
زهرا احمدی مدیر دبیرستانی که عطیه در آن تحصیل می‌کرد نیز گفت: عطیه دختر پرتلاش و فعالی بود. او نه تنها در امور درسی‌اش موفق بود و همه معلمان از او راضی بودند بلکه در تمام امور مدرسه مشارکت داشت و بسیار سرزنده و شاداب بود. او درست در اوج امتحانات نیمه اول دچار سکته مغزی شد. باورش برایمان سخت است.
