خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

شعر اشعار قیصر امین‌پور

  • نویسنده موضوع سپیده دم
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

سپیده دم

روزنامه نگار آزمایشی
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-07-18
نوشته‌ها
36
کیف پول من
1,516
Points
74

سپیده دم

روزنامه نگار آزمایشی
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-07-18
نوشته‌ها
36
کیف پول من
1,516
Points
74
حرف های ما هنوز ناتمام

تا نگاه می کنی وقت رفتن است

و باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آن که با خبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

آی...

ای دریغ و حسرت همیشگی

ناگهان چه قدر زود دیر می‌شود...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

سپیده دم

روزنامه نگار آزمایشی
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-07-18
نوشته‌ها
36
کیف پول من
1,516
Points
74
قطار می‌رود
تو می‌روی
تمام ایستگاه می‌رود
و من چقدر ساده‌ام
که سال‌های سال
در انتظار تو
کنار این قطار ایستاده‌ام
و همچنان
به نرده‌های ایستگاه رفته
تکیه داده‌ام!!!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Parisan.Kf

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-11
نوشته‌ها
39
کیف پول من
1,511
Points
64
حرف‌های ما هنوز ناتمام…

تا نگاه می‌کنی

وقت رفتن است،

باز هم همان حکایت همیشگی

پیش از آنکه باخبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود
آی…
ای دریغ و حسرتِ همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Parisan.Kf

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-11
نوشته‌ها
39
کیف پول من
1,511
Points
64
دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ساچلی

کتابخوان انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-17
نوشته‌ها
293
کیف پول من
47,763
Points
436
می‌خواهمت چنانکه شب ِ خسته خواب را
می‌جویمت چنانکه ل*ب ِ تشنه آب را

محو تو ام چنانکه ستاره به چشم ِ صبح
یا شبنم ِ سپیده دمان آفتاب را

بی‌تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی می‌آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

ساچلی

کتابخوان انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-17
نوشته‌ها
293
کیف پول من
47,763
Points
436
می خواستم

شعری برای جنگ بگویم

دیدم نمی شود

دیگر قلم زبان دلم نیست

گفتم :

باید زمین گذاشت قلمها را

دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست

باید سلاح تیزتری برداشت

باید برای جنگ

از لوله ی تفنگ بخوانم

- با واژه ی فشنگ -
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا