• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

افشاگری محمد دادکان از پشت پرده برکناری عزیزی‌خادم

  • نویسنده موضوع Diyar♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 553
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
اواخر بهمن سال گذشته شهاب‌الدین عزیزی‌خادم رییس فدراسیون فوتبال توسط اعضای هیات‌رییسه عزل شد. از همان زمان مدیریت فدراسیون فوتبال دچار بحران شده است.
آخرین نتیجه این بحران هم اتفاق تلخی بود که در مشهد و پشت در ورزشگاه امام رضا برای زنانی که می‌خواستند بازی تیم ملی ایران و لبنان را ببینند رقم خورد. در این مدت کارشناسان زیادی در ر*اب*طه با اتفاقات فدراسیون اظهار نظر کردند اما بیشتر اهالی فوتبال منتظر واکنش محمد دادکان رییس سابق فدراسیون فوتبال بودند.
کسی که عزیزی خادم چند روز قبل از برکناری‌اش با ایشان جلسه برگزار کرده بود. با این حال دادکان ترجیح داد سکوت کند تا در موقعیتی مناسب به مساله ورود کند. ابتدای سال جدید و زمانی که صعود تیم ملی به جام جهانی قطعی شده و هیاهوی ماجرای عزل عزیزی خادم هم خوابیده از نظر ایشان زمان مناسبی برای پرداختن به این موضوع بود. بعد از قرعه‌کشی جام جهانی با ایشان که برای تعطیلات راهی جنوب کشور شده است تماس گرفتیم و تمام اتفاقات مربوط به فوتبال از دو ماه گذشته را بررسی کردیم:

هیات‌رییسه فدراسیون نقشی در عزل عزیزی خادم و آوردن نفر جدید ندارد از عزل آقای عزیزی خادم شروع کنیم. گویا ایشان جلسه‌ای با شما داشتند.
اول از همه سال خوبی برای همه مردم ایران آرزو می‌کنم. حالا که آقای عزیزی خادم رفته و همه چیز تمام شده من بگویم که قبل از جلسه هیات‌رییسه ایشان جلسه‌ای با من داشت و آمد به دفتر شخصی من. خیلی وقت بود می‌خواستیم جلسه‌ای با هم داشته باشیم و نمی‌شد و آن روز اتفاق افتاد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
به ایشان گفتم یکی از اعضای هیات‌رییسه ات با من تماس گرفتند و مصر هستند شما را بردارند.
من به یکی از افراد هیات‌رییسه گفتم شما به این نتیجه رسیدید که ایشان را بردارید اما مهم این است که در آمدن نفر بعدی آیا شما نقشی دارید؟ آن شخص مکث کرد و من خودم جواب دادم به خدا اگر کوچکترین نقشی داشته باشید.
به ایشان گفتم با دست شما عزیزی خادم را برمی دارند اما بدون اندیشه و تفکر شما آدم بعدی را می‌گذارند سر کار. عزیزی خادم می‌گفت خیلی از این اعضای هیات‌رییسه با حمایت‌های من عضو شدند ولی حالا یک گروهی درست کردند در بیرون که من را بردارند. این عین حرف‌های ایشان بود که به من زدند.

با کدام عضو حرف زدید شما؟
نام ببرم؟
بله!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
کسی که الان سرپرست فدراسیون است. آقای میرشاد ماجدی. این گفت و گو البته قبل از حذف آقای عزیزی خادم بود. ایشان به من زنگ زد و گفت آقای دادکان ما می‌خواهیم چنین کاری کنیم. به او گفتم نکنید! به او یک فرصت بدهید. گفت نه! ما مصر هستیم ایشان را برداریم. به او گفتم تو از بچه‌های دانشجوی ما بودی و من به تو قول می‌دهم با دست شما کسی را رییس فدراسیون نمی‌کنند. شما را برای برداشتن ت*ح*ریک می‌کنند نه برای آوردن.
شما جزو منتقدین آقای عزیزی خادم بودید...
نه! من نبودم. من در این یازده ماه هیچ چیزی راجع به ایشان حرف نزدم.
سر داستانی که برای آقای مهدوی‌کیا رخ داد...
بله! همان یک مورد بود که با خود شما مصاحبه کردم و ایرادم این بود که فدراسیون چرا نمی‌آید از مهدوی کیا حمایت کند. وگرنه من راجع به عملکرد فدراسیون در یازده ماهی که آقای عزیزی خادم رییس بود هیچ حرفی نزدم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
تحلیلتان در مورد عملکرد ایشان در همان یازده ماه چیست؟
من طرفداری نکردم منتقد هم نبودم. دوست داشتم ایشان موفق باشد. ولی خب آن عضو هیات‌رییسه که با من تماس گرفت خیلی حرف‌ها زد که ایشان چنین کارهایی کرده. من نمی‌توانم صحت ادعای آن عضو هیات‌رییسه را تایید کنم. فقط گفتم شماها که این را بردارید نفر بعدی با دست شما نمی‌آید.
به شما تحمیل خواهد شد.

آن دست بیرون که رییس برمی‌دارد و تحمیل می‌کند چه کسی است و دنبال چیست؟
اجازه بدهید به جای اینکه بگویم دست بیرون چه کسی است بگویم تمام دعواها سر چیست. تمام دعواها سر آن پول فیفاست که قرار است به فدراسیون بیاید. حدود ۳۰۰ میلیارد تومان قرار است به فدارسیون فوتبال ایران برسد و تمام دعواها سر این است که آن پول را چه کسی خرج کند. دوره خود من که مرا بعد از جام جهانی برداشتند مگر فهمیدیم پول جام جهانی چه شد؟ دنبال این هستند که آن پول را بخورند. مهم این نیست چه کسی رییس فدراسیون است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
در جام جهانی ۲۰۰۶ مرا آن آدم‌ها کنار گذاشتند. پول آن جام جهانی چه شد؟ کسی آمد بپرسد؟ فیفا می‌گوید بخشی از آن پول حق کسانی بود که برای فوتبال زحمت کشیده بودند. الان هم همین است. ده و خرده‌ای میلیون دلار که واریز می‌شود به حساب فدراسیون محل دعواست. این پول را چه کسی می‌خورد؟ اگر کسی تا امروز نگفته من به شما می‌گویم. زمان من کسی از آن آقای مسوول و گروهی خارج از فوتبال که مرا برداشتند پرسید پول جام جهانی چه شد؟ هیچ کس! آن موقع هفت یا هشت میلیون بود و حالا رسیده به نزدیک به یازده میلیون. واقعا الان بازرسی کل کشور و نهادهای نظارتی بیایند و روی این پول و پول دوره من تحقیق کنند که داستان چیست.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
آقای داریوش مصطفوی مصاحبه کرد و گفت نهادهای نظامی و امنیتی آقای عزیزی خادم را برداشتند.

من روی حرف آقای مصطفوی هیچ شناختی ندارم. نه اینکه بگویم ایشان درست می‌گوید یا غلط. با درست یا غلطش کاری ندارم. ایشان به شرایط نگاه می‌کند و حرف می‌زند. من ولی چون شناختی روی حرف ایشان ندارم در مورد اظهارات ایشان اظهار نظری نمی‌کنم.

عملکرد هیات‌رییسه را در این مدت چطور ارزیابی می‌کنید؟

امیدوارم ان شاالله از حرف‌های من ناراحت نشوند. این افراد فوتبال را نمی‌شناسند. اینها از طریق همان گروه‌هایی که توسط نایب رییس تشکیل شد وارد فدراسیون شدند. خود آقای عزیزی خادم تلاش کرد اینها عضو هیات‌رییسه شوند. غیر از یکی دو نفر باقی اصلا نمی‌دانند چی به چی است. اینها را آوردند که کارهاشان را انجام دهند اما همین افراد رفتند با گروه دیگری ساختند و رییس را برداشتند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
وگرنه اگر ایشان خلاف کرده بود چرا در آن یازده ماه برش نداشتید؟ شما مصاحبه‌های این افراد را گوش دهید و ببینید اصلا ارزش دارد آدم راجع بهشان حرف بزند؟ متاسفانه هر روز مملکت ما در جاهای مختلف کوچکتر می‌شود و مسوولیت‌ها به آدم‌هایی سپرده می‌شود که اصلا شناخت ندارند. در همه زمینه‌ها و همه کارها. کلا آدم‌های کوچک را سر کار می‌آورند فقط برای اینکه مطیع باشند. دنبال این نیستند که مملکت رشد کند. دنبال این نیستند که یک جایی آدمی را بگذارند که جلو برود و پیشرفت کند. هیچ چی! اینها به دنبال این هستند که آدمی سر کار باشد که برای‌شان به به و چه چه کند. بیسوادها را بگذارند سر کار. شما هر روز می‌بینید مردم کوچکتر، نحیف‌تر و آزرده خاطرتر می‌شوند. می‌گویند از ما باش و بیا سر کار. اگر کسی بگوید من ایرانم را دوست دارم، مردمم را دوست دارم و کار هم بلدم می‌گویند به درد نمی‌خوری. باید کار بلد نباشی و نوکر ما باشی و مشکلات و فسادهای مختلف هم داشته باشی تا بیایی سر کار.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
شما ببینید یک روز مانده به انتخاب مسوول برای یک سمت مهم فردی را می‌آورند، نمی‌خواهم ریزش را بگویم، محرومیت اش را برمی دارند و می‌بخشند که بیاید و انتخابش کنند و مسوولیتی به او بدهند. که چی؟ یعنی دیگر هیچ کسی نبود که شما رفتید آن آدمی که خلاف کرده و محروم است برای ده سال، محرومیتش را درست کردید و بردید گذاشتید سر کار و پست به او دادید؟ بعد هم گفتید امروز که محکوم نیست! خب شما رفتی درست کردی که محروم نیست!

می‌توانید ریزش را بگویید که منظور چه کسی است؟

همین طور که من گفتم همه می‌فهمند. آن شخصی که ایشان را منصوب کرد گفت ما به شرایط حال افراد نگاه می‌کنیم و ایشان بخشیده شده. چطور بخشیده شده؟ یعنی در کل می‌خواهم بگویم چرا ایشان را گذاشتند؟ چون هر چیزی می‌خواهند به او بگویند و او نمی‌تواند اعتراض کند با آن سابقه‌ای که دارد. حرفی نمی‌تواند بزند. به او می‌گویند و او همه را می‌گذارد سر کار.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
شما به عنوان اولین نفر بعد از انقلاب زنان را در بازی با ایران و بحرین در انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ به ورزشگاه راه دادید. حالا بعد از گذشت این همه سال ما شاهد اتفاقات ناگواری در مساله ورود زنان به استادیوم در مشهد بودیم.

من در آن بازی ایران و بحرین جلوی مسوولین وقت که می‌گفتند نباید زن‌ها وارد استادیوم شوند ایستادم و در ورزشگاه را باز کردم و زنان وارد استادیوم شدند. آقای رییس‌جمهور خاتمی هم بود. گفتم هر اتفاقی افتاد مسوولیتش با من. اگر تیم نمی‌برد شاید خیلی به من فشار وارد می‌کردند ولی من این کار را کردم. بعد هم در دانشگاه آزاد سر بازی فینال بسکتبال، زنان را وارد سالن کردم. اما در مورد اتفاق اخیر باید بگویم تمام اینها دروغ است که زنان نباید وارد استادیوم شوند. دیگر از این صریح‌تر؟ همه اینها که می‌گویند دین گفته، فلان روحانی گفته، همه دروغ است. با دلیل می‌گویم و خودم هم حاضرم صدمه‌اش را بپذیرم. اگر شما یک ذره به یک خانم احترام می‌گذاری و منزلت زن را حفظ می‌کنی و دنبال دین هستی چرا این قدر زن روسپی ایرانی توی دبی و ترکیه است و یک نفر از شما صدایتان در نمی‌آید؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
این همه فحشا می‌شود، در همان مشهدی که زنان را راه ندادند استادیوم، کسی نمی‌آید از دین حرف نمی‌زند. اما اگر یک دختر بخواهد فوتبال ببیند دین می‌رود زیر سوال؟ همه دروغ است. همه بازی است. تو را به امام حسین بنویسید از قول من که اگر کسی به دنبال دین باشد وقتی می‌بیند این همه دختران جوان در دبی و ترکیه هستند کاری می‌کند. من خودم چند بار دوبی و ترکیه رفتم. شما بروید ببینید در هتل‌های این کشورها چه خبر است. من یک بار هم در تلویزیون گفتم که من در مسیر رفتن به سوییس در یک هتل در امارات نشسته بودم که دختر خانمی آمد و از من پرسید شما آقای دادکان هستید؟ پرسیدم شما هفت هشت نفر اینجا چه کار می‌کنید؟ همه بدون هیچ خجالتی به من گفتند بیزینس ما این است چون زندگی مان نمی‌چرخد می‌آییم اینجا کار می‌کنیم. خب! تویی که دین داری و حرف و از خدا و پیغمبر می‌زنی چطور آنجا دلت نمی‌سوزد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡
بالا