از جمله دیگر اشعاری که «به اشتباه» به نام بهبهانی منتشر شدهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. زنی را میشناسم من که از «فریبا شش بلوکی» است.
۲. «قصه اینجاست که شب بود و هوا ریخت به هم». این شعر از سیمین بهبهانی «نیست».
۳. «خنده باید زد به ریش روزگار…» که شاعر واقعی آن «محمود مسعودی» نام دارد.
۴. شعری با عنوان «من از عقرب نمیترسم ولی از نیش میترسم». شاعر این شعر مرحوم مدیحه سرای معاصر ژولیده نیشابوری است که به اشتباه به سیمین بهبهانی نسبت داده میشود.
۵. همچنین میتوان به شعر مشابهی اشاره کرد با سرآغاز «من از شبهای تاریک بدون ماه میترسم» که از «مرتضی کیوانهاشمی» است و در مراسم ترحیم سیمین بهبهانی به اشتباه توسط خطیب مسجد جامع شهرک غرب به نام او خوانده شد.
۶. بعضی کاربران مجازی در تلاشند اشعاری که به نقد دین میپردازند را به نام سیمین بهبهانی گسترش دهند. از آن جمله میتوان به شعری با آغاز ما امت بیچاره و دربند نمازیم اشاره کرد. این شعر از
بهبهانی نیست!
۷. بعضی اشعار و نوشتههای شادی صندوقی و نسرین بهجتی در فضای مجازی به اشتباه به سیمین بهبهانی نسبت داده میشوند. از آن جمله شعرهایی با مطلع «دل من حوصله کن داد زدن ممنوع است» یا «ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا» که این دو شعر از «شادی صندوقی» هستند.
۸. شعری با عنوان (شدم گمراه و سرگردان، میان این همه ادیان…). این شعر از دکتر سید محمدرضا اسلامی است که به اشتباه به سیمین بهبهانی منسوب شده است.
۹. شعری با مطلع (شرابی خوردم از دست عزیز رفته از دستی…)
به ساز من که میرقصی قیامت میکنی، به به
بنازم دلبریهایت، قلم، الحق که تردستی!
این شعر از محمدرضا نظری است که به نام سیمین بهبهانی جعل شده است.
۱۰. شعر چه رفتنها که میارزد به بودنهای پوشالی
شاعر این شعر محمد لالوی است و به اشتباه به سیمین بهبهانی نسبت داده میشود.
۱۱. غزلی با مطلع «بازهم آئینه و نور و صدا» که غزلی احسن فرازمند در کتاب «کلوز آپ، نمای نزدیک» نشر روزگار نو، که برخی آن را به نام حمید مصدق هم منتشر کردهاند.
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان