نويسنده : دکتر محمد معين
پس از فتوحات عرب در شرق و غرب و شمال و جنوب جزيره العرب، و توسعه حکومت خلفا و ايجاد تمدن اسلامي، زبان عربي که قرآن مجيد بدان زبان نازل شده، زبان علمي و تقريباً رسمي مسلمانان جهان – از جمله ايرانيان- گرديد. اديبان و دانشمندان ايراني، مصفنات و مولفات خويش را بيشتر به زبان تازي تأليف مي کردند؛ چنان که آثار ابن قتيبه دينوري، حمزه اصفهاني، محمد بن جرير طبري در ادب و تاريخ، و تصنيف ابن فقيه همداني در جغرافي، و مولفات محمد بن يعقوب کليني و ابن بابويه در حديث، و نوشته هاي محمد بن زکرياي رازي در طب، و آثار ابومعشر بلخي در رياضي و نجوم همه به زبان عربي نوشته شده است.
از آغاز قرن سوم هجري، شعر فارسي که زبان دل و ترجمان احساسات است، ظاهر شد و رو به تکامل گذاشت؛ ولي نثر فارسي قريب يک قرن بعد نشأت يافت و به تدريج به سوي کمال شتافت. نخست آثار ادبي و تاريخي و جغرافيايي و ديني به زبان پارسي به رشته تحرير در آمد، چنان که شاهنامه ابومنصوري که مقدمه آن به جا مانده مولف به سال 346 ق، و کتاب گرشاسب تأليف ابوالمويد بلخي معاصر نوح بن منصور (365- 387 ق)، و ترجمه و اقتباس از تاريخ طبري توسط محمد بن ابي الفضل محمد بن عبدالله بلعمي (متوفي 363 ق) در تاريخ؛ و عجايب البلدان تأليف ابوالمويد مذکور، و حدود العالم من المشرق الي المغرب (مولف به سال 372 قمري) در جغرافي، و رساله در عقايد حنفيان تأليف حکيم ابوالقاسم سمرقندي (متوفي به سال 343 ق) و ترجمه و اقتباس از تفسير طبري توسط گروهي از علماي ماوراء النهر در عهد منصور بن نوح بن نصر (350- 365 ق)، و تفسير قرآن موجود در کتابخانه دانشگاه کمبريج (انگلستان) در زمره کتب ديني به شمار است.
کتاب هاي علمي فارسي از حيث زمان و کميت در مرحله دوم قرار دارد، از اين قبيل است: رساله استخراج محمد بن ايوب طبري (قرن چهارم) و شش فصل همان مولف در نجوم، و هدايت المتعلمين يا الهدايه في الطب تأليف ابوبکر (يا ابوحکيم) ربيع بن احمد اخويني بخاري مولف در حدود 370 ق، و رگ شناسي تأليف ابن سينا (373- 428 ق) در طب؛ و دانشنامه علائي تأليف ابن سينا (مولف بين 414 و 428 ) ترجمه و شرح قصه حي بن يقظان به قلم يکي از معاصران ابن سينا که به امر علاء الدوله کاکويه (398-433 ق) صورت گرفته در حکمت.
سبب تأليف کتب فارسي
پس از فتوحات عرب در شرق و غرب و شمال و جنوب جزيره العرب، و توسعه حکومت خلفا و ايجاد تمدن اسلامي، زبان عربي که قرآن مجيد بدان زبان نازل شده، زبان علمي و تقريباً رسمي مسلمانان جهان – از جمله ايرانيان- گرديد. اديبان و دانشمندان ايراني، مصفنات و مولفات خويش را بيشتر به زبان تازي تأليف مي کردند؛ چنان که آثار ابن قتيبه دينوري، حمزه اصفهاني، محمد بن جرير طبري در ادب و تاريخ، و تصنيف ابن فقيه همداني در جغرافي، و مولفات محمد بن يعقوب کليني و ابن بابويه در حديث، و نوشته هاي محمد بن زکرياي رازي در طب، و آثار ابومعشر بلخي در رياضي و نجوم همه به زبان عربي نوشته شده است.
از آغاز قرن سوم هجري، شعر فارسي که زبان دل و ترجمان احساسات است، ظاهر شد و رو به تکامل گذاشت؛ ولي نثر فارسي قريب يک قرن بعد نشأت يافت و به تدريج به سوي کمال شتافت. نخست آثار ادبي و تاريخي و جغرافيايي و ديني به زبان پارسي به رشته تحرير در آمد، چنان که شاهنامه ابومنصوري که مقدمه آن به جا مانده مولف به سال 346 ق، و کتاب گرشاسب تأليف ابوالمويد بلخي معاصر نوح بن منصور (365- 387 ق)، و ترجمه و اقتباس از تاريخ طبري توسط محمد بن ابي الفضل محمد بن عبدالله بلعمي (متوفي 363 ق) در تاريخ؛ و عجايب البلدان تأليف ابوالمويد مذکور، و حدود العالم من المشرق الي المغرب (مولف به سال 372 قمري) در جغرافي، و رساله در عقايد حنفيان تأليف حکيم ابوالقاسم سمرقندي (متوفي به سال 343 ق) و ترجمه و اقتباس از تفسير طبري توسط گروهي از علماي ماوراء النهر در عهد منصور بن نوح بن نصر (350- 365 ق)، و تفسير قرآن موجود در کتابخانه دانشگاه کمبريج (انگلستان) در زمره کتب ديني به شمار است.
کتاب هاي علمي فارسي از حيث زمان و کميت در مرحله دوم قرار دارد، از اين قبيل است: رساله استخراج محمد بن ايوب طبري (قرن چهارم) و شش فصل همان مولف در نجوم، و هدايت المتعلمين يا الهدايه في الطب تأليف ابوبکر (يا ابوحکيم) ربيع بن احمد اخويني بخاري مولف در حدود 370 ق، و رگ شناسي تأليف ابن سينا (373- 428 ق) در طب؛ و دانشنامه علائي تأليف ابن سينا (مولف بين 414 و 428 ) ترجمه و شرح قصه حي بن يقظان به قلم يکي از معاصران ابن سينا که به امر علاء الدوله کاکويه (398-433 ق) صورت گرفته در حکمت.
سبب تأليف کتب فارسي