ممكن است اين تجربه باعث شود رقابت طلبى از سبك زندگى اش حذف شود و يا اگر حذف نشود بارها نوميدى و شكست را تجربه كند و احساس درماندگى كند احساس حقارت را تجربه كند اما چون تجربه قدرت را نداشتند نسبت به آينده خوشبين تر هستند و در اثر رقابت آن ها هم مى توانند خلاقانه به سمت جلو پيش روند البته امكان دارد عكس اين هم رخ دهد يعنى فرزند دوم موفق تر ،جذاب تر ،باهوش تر و با استعداد تر باشد و هيچ جاى رقابتى با فرزند اول نگذارد فرزند دوم بيشتر تحت سلطه فرزند اول قرار مى گيرد و از بزرگترهاى خود حرف شنوى بيشترى دارد. كمتر از آن ها مورد انتقاد قرار مى گيرد دوستان بيشتر و روابط اجتماعى بهترى دارند همينطور ريسك پذيرى بيشترى دارند. معمولاً آرام هستند ولى تصميم گيرنده هاى خوبى نيستند.