مسابقه تک پارت ویژه | Listen & Write
کلیک کنید
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
آموزشی " بیا تا بگم " | مختص مترجمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
سلام sparkles
تقریبا همه آدما میدونن ترجمه کردن کار آسونی نیست. به خصوص وقتی با کلی اصطلاحها و عبارتهایی سر و کار داریم که تو زبان مقصد که برای ما فارسی هست، معادل هم نداره!
اوناییکه خیلی مهارت دارن و کلی ترجمه کردن به واسطه تجربه از عهده اینجور عبارتها بر میان اما...!
مشکل باقی مترجمهایی هستن که ممکنه نتونن و گیج بشن.
حالا این تاپیک زده شده که خیلی از اصطلاحایی که قطعا بهشون بر میخورین رو بذاره تا کارتون راحتتر شه.
پس این تاپیک رو از دست نده
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
اصطلاح معنا نحوه کاربرد A blessing in disguise
نعمتی نهانیچیز خوبی که در ابتدا بد به نظر میرسید به عنوان بخشی از جمله A dime a dozen
صدتا یه غازچیزی شایع به عنوان بخشی از جمله Beat around the bush
طفره رفتننگفتن منظور تان، معمولا چون موذب کننده است. به عنوان بخشی از جمله Better late than never
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن استدیرتر رسیدن بهتر از این است که هرگز نیایید به تنهایی Bite the bullet
دندان روی جگر گذاشتنکنار آمدن با چیزی چون اجتناب ناپذیر است به عنوان بخشی از جمله Break a leg موفق باشید به تنهایی Call it a day متوقف کردن کار کردن روی چیزی به عنوان بخشی از جمله Cut somebody some slack
امان دادن و سهل گرفتنبیش از حد انتقاد نکن به عنوان بخشی از جمله Cutting corners انجام کاری با کاستی به منظور ذخیره زمان یا پول به عنوان بخشی از جمله Easy does it آرام باش به تنهایی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Get out of hand
از دستمون در رفته!از کنترل خارج شدن به عنوان بخشی از جمله Get something out of your system انجام کاری که قصد آن را داشتید تا بتوانید عبور کنید به عنوان بخشی از جمله Get your act together
خودت رو جمع و جور کنبهتر کار کن یا رها کن به تنهایی Give someone the benefit of the doubt به حرفی که فردی میزند اعتماد کن به عنوان بخشی از جمله Go back to the drawing board
برگرد سر خونه ی اولدوباره شروع کن به عنوان بخشی از جمله Hang in there
تحمل کنرها نکن ]بی خیال نشو[ به تنهایی Hit the sack بخواب به عنوان بخشی از جمله It’s not rocket science
آپولو نمیخوای هوا کنیپیچیده نیست به تنهایی Let someone off the hook کسی را برای چیزی مسئول ندانستن به عنوان بخشی از جمله Make a long story short مختصر گفتن چیزی به عنوان بخشی از جمله
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Miss the boat بسیار دیر است به عنوان بخشی از جمله No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمیشودبایستی برای چیزی که میخواهی، کار کنی به تنهایی On the ball موفق بودن در کاری به عنوان بخشی از جمله Pull someone’s leg
سر به سر کسی گذاشتنشوخی کردن با کسی به عنوان بخشی از جمله Pull yourself together
خودت رو جمع و جور کن!آرام باش به تنهایی So far so good تا به اینجا همه چیز خوب پیش رفته است به تنهایی Speak of the devil
چه حلال زاده!فردی که الان در مورد حرف میزدیم ظاهر میشود به تنهایی That’s the last straw
دیگه طاقتم تاخت شدهصبر من تمام شده است به تنهایی The best of both worlds یک موقعیت ایده آل به عنوان بخشی از جمله Time flies when you’re having fun هنگامی که خوش میگذرد متوجه گذر زمان نخواهید شد به تنهایی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
To get bent out of shape
ل*ب و لوچش آویزون شده!ناراحت شدن به عنوان بخشی از جمله To make matters worse
قوز بالا قوزتشدید یک مشکل به عنوان بخشی از جمله Under the weather بیمار به عنوان بخشی از جمله We’ll cross that bridge when we come to it الان در مورد آن مشکل صحبت نکنیم به تنهایی Wrap your head around something درک موضوعی پیچیده به عنوان بخشی از جمله You can say that again
دهنتو طلا بگیرندرست است، موافقم به تنهایی Your guess is as good as mine هیچ نظری ندارم به تنهایی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
اصطلاح معنا نحوه کاربرد A bird in the hand is worth two in the bush
سیلی نقد امروز به از حلوای نسیه فرداارزش چیزی که اکنون داری بیشتر از چیزی است که ممکن است در آینده داشته باشی به تنهایی A penny for your thoughts به من بگو به چه فکر میکنی به تنهایی A penny saved is a penny earned پولی که امروز پس انداز میکنی را میتوانی بعدا خرج کنی به تنهایی A perfect storm بدترین شرایط ممکن به عنوان بخشی از جمله A picture is worth 1000 words
شنیدن کی بود مانند دیدن (یک تصویر گویای هزاران واژه است)بهتر است ببینیم تا تعریف کنیم به تنهایی Actions speak louder than words
دوصد گفته چون نیم کردار نیستآنچه مردم عمل میکنند را باور کن نه حرفی که میزنند به تنهایی Add insult to injury
عذر بدتر از گناهتشدید یک شرایط بد به عنوان بخشی از جمله Barking up the wrong tree اشتباه گرفتن، در جایی اشتباه به دنبال راه حل گشتن به عنوان بخشی از جمله Birds of a feather flock together
کبوتر با کبوتر باز با بازافرادی که شبیه به هم هستند، دوست یکدیگرند (معمولا به صورت منفی به کار میرود) به تنهایی Bite off more than you can chew
لقمه بزرگتر از دهن خود برداشتنقبول پروژه ای که توانایی به اتمام رساندش را ندارید به عنوان بخشی از جمله Break the ice
یخ کسی آب شدناحساس راحتی به دیگران دادن به عنوان بخشی از جمله By the skin of your teeth
با چنگ و دندونتنها به سختی به عنوان بخشی از جمله Comparing apples to oranges
قیاس مع الفارغمقایسه دو چیز غیر قابل مقایسه به عنوان بخشی از جمله
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Costs an arm and a leg
قیمت سرگردنهبسیار گران به عنوان بخشی از جمله Do something at the drop of a hat انجام کاری بدون برنامه ریزی قبلی به عنوان بخشی از جمله Do unto others as you would have them do unto you
آن چه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسندمنصفانه با مردم برخورد کردن. هم چنین به عنوان “قانون طلایی[۲]” از آن یاد میشود. به تنهایی Don’t count your chickens before they hatch
حساب پیشکی شیشکی
جوجه رو آخر پاییز میشمرنروی یک اتفاق خوب، پیش از افتادنش حساب نکن به تنهایی Don’t cry over spilt milk
آب رفته باز نمیاید به جویگله کردن از چیزی که قابل اصلاح نیست، دلیلی ندارد به تنهایی Don’t give up your day job در این کار مهارتی نداری به تنهایی Don’t put all your eggs in one basket
همه پولاتو توی جیب نذارهمه داراییتو روی یک چیز سرمایه گذاری نکن. کاری که انجام میدهی بسیار پرخطر است به تنهایی Every cloud has a silver lining
در نامیدی بسی امید استچیز های خوب بعد از چیز های بد میان به تنهایی Get a taste of your own medicine به گونه ای که با دیگران رفتار کرده ای با خودت رفتار شود (منفی) به عنوان بخشی از جمله Give someone the cold shoulder
بی محلی کردننادیده گرفتن کسی به عنوان بخشی از جمله
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Go on a wild goose chase انجام کاری بدون هدف به عنوان بخشی از جمله Good things come to those who wait
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازیصبور باش به تنهایی He has bigger fish to fry او مسائل مهم تری برای پرداختن دارد تا مسئله ای که الان در مورد آن صحبت میکنیم به عنوان بخشی از جمله He’s a chip off the old block فرزند پسر شبیه پدرش است به تنهایی Hit the nail on the head
زدی تو خالدرست و دقیق به انجام رساندن کاری به تنهایی Ignorance is bliss
بی خبری خوش خبریبهتر هست ندانی به تنهایی It ain’t over till the fat lady sings هنوز تمام نشده است به تنهایی It takes one to know one
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آیددرست به اندازه ی من بد هستی به تنهایی It’s a piece of cake
مثل آب خوردن!آسان است به تنهایی It’s raining cats and dogs به شدت باران میبارد به تنهایی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Kill two birds with one stone
با یک تیر دو نشان زدن!با یک کنش، دو عمل را به انجام رساندن به تنهایی Let the cat out of the bag فاش کردن یک راز به عنوان بخشی از جمله Live and learn
انسان جایز الخطاستمن اشتباه کردم به تنهایی Look before you leap
بیگذار به آب نزنریسک های حساب شده کن به تنهایی On thin ice
لبه ی تیغتحت مراقبت. اگر یک اشتباه دیگر کنی، مشکل ایجاد خواهد شد. به عنوان بخشی از جمله Once in a blue moon
وقت گل نیبه ندرت به عنوان بخشی از جمله Play devil’s advocate بحث در جهت مخالف، صرفا برای پیش برد بحث و جدل به عنوان بخشی از جمله Put something on ice
زیر سر گذاشتن چیزیمتوقف کردن یک پروژه به عنوان بخشی از جمله Rain on someone’s parade خ*را*ب کردن چیزی به عنوان بخشی از جمله Saving for a rainy day
ذخیره برای روز مباداپس انداز پول برای بعدا به عنوان بخشی از جمله
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان
کاربر تکرمان
کاربر تکرمان
Slow and steady wins the race
آهسته و پیوسته پیش رفتنقابل اطمینان بودن از سرعت مهم تر است به تنهایی Spill the beans برملا کردن یک راز به عنوان بخشی از جمله Take a rain check
باشه برای یه وقت دیگهبه تعویق انداختن یک برنامه به عنوان بخشی از جمله Take it with a grain of salt زیاد آن را جدی نگیر به عنوان بخشی از جمله The ball is in your court
توپ در زمین توستتصمیم توست به تنهایی The best thing since sliced bread یک اختراع بسیار خوب به عنوان بخشی از جمله The devil is in the details
آوار دهل شنیدن از دور خوش استاز دور زیبا به نظر میرسد، اما وقتی از نزدیک تر نگاه میکنی، مشکلاتی وجود دارند به تنهایی The early bird gets the worm
سحرخیز باش تا کامروا باشیاولین نفراتی که وارد میشوند بهترین چیز ها را خواهند گرفت به تنهایی The elephant in the room معضل اصلی، مشکلی که مردم از آن دوری میکنند به عنوان بخشی از جمله The whole nine yards هر چیزی، هر روشی به عنوان بخشی از جمله There are other fish in the sea از دست دادن این فرصت اشکالی ندارد؛ فرصت های دیگری پدید خواهند آمد به تنهایی There’s a method to his madness دیوانه به نظر میرسد اما زیرک است به تنهایی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان