یادمه برای اومدن به تک رمان اصلاً اشتیاقی نداشتم و خوسم نمیاومد اما گیرسه پیچ دادنو گیرهای این بزرگوار
Kian𓆉︎ باعث شد بعد از کلی مکافات بیام اینجا
اوایل که اصلا هیچی نمیفهمیدم
شبیه خنگا
ولی بعد کم کم تونستم خودمو جمع کنم و جوری شده بود که بیستوچهار ساعت اینجا ولو بود خلاصه... الان به زورم نمیتونن بیرونم کنن
ممنونم از کیان جونم که منو وارد اینجا کرد و همچنین عوامل سایت که خیلی بهش رسیدگی میکنن و کلی از قبل تغییرش دادن
جای ساریسا هم خالی که نیست دو سالگی رو ببینه یه نفر بود از من خوشش میاومد که اونم رفت
تک رمان تولدت مبارک پابرجا باشی
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان