جانا دیوانه شدهام یا واقعاً عطرت اطرافم را پر کرده؟
تلخی عطرت را از یک فرسخی هم تشخیص میدهم اما...
اه! باز هم رویا برایم خاطره ساخته، که وجودت را نزدیک خود حس میکنم و برای این وجودِ رویایی ذرهذره جان میدهم!
بس نیست زجر و دیوانگی؟
چه از این جان بیجان میخواهی جانا؟
تلخی عطرت را از یک فرسخی هم تشخیص میدهم اما...
اه! باز هم رویا برایم خاطره ساخته، که وجودت را نزدیک خود حس میکنم و برای این وجودِ رویایی ذرهذره جان میدهم!
بس نیست زجر و دیوانگی؟
چه از این جان بیجان میخواهی جانا؟