بهترین اشعار حزین لاهیجی

  • نویسنده موضوع MAHDIS
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 432
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
کرده ام خاک در میکده را بستر خویش
میگذارم چو سبو دست به زیر سر خویش
دست فارغ نشد از چاک گریبان مارا
آستینی نکشیدیم به چشم تر خویش
سرکشان را فکند تیغ مکافات از پای
شعله را زود نشانند به خاکستر خویش
بیخود از نشئه ی دیدار خودی میدانم
م*ست من! آینه را ساخته ای ساغر خویش
بلبل ای گل همه دم هم‌نفس‌اند "حزین"
بینوا من که جدا مانده ام از دلبر خویش
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
پس از ما تبره روزان روزگاری میشود پیدا
قفای هر خزان آخر بهاری میشود پیدا
مکش ای طور با افسرده حالان گر*دن دعوی
که در خاکستر ما هم شراری میشود پیدا
پس از فرهاد باید قدر این جانسخت دانستن
که بعد از روزگاری مرد کاری میشود پیدا
من خونین جگر از بسکه با خود د*اغ او بردم
کنی هرجا بخاکم لاله زاری میشود پیدا
به استغنا چنین مگذر ز من ای برق سنگین دل
مرا در آشیان هم مشت خاری میشود پیدا
فراموشم نخواهد کرد آن سرو روان اما
بهار رفته بعد از انتظاری میشود پیدا
"حزین" ار خویشتن را از میان گمگشته انگاری
درین دریای بی پایان کناری میشود پیدا
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
آن غنچه که نشکفت به گلشن شب ماست
کامی که روا نمیشود مطلب ماست
در عشق دو چیز است که پایانش نیست
اول سر زلف یار و اخر شب ماست
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
فرسوده ز نعمت شده دندان به دهانت
لیک از گِله یک روز نیاسود، زبانت
فرصت، که به دست تو متاع سره ای بود
تیری ست که جسته ست ز آ*غ*و*ش کمانت
خم شد قدم از بار دل خود نه ز پیری
یا رب نکشد بار ، دل پیر و جوانت
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
کوته نظران زلفٍ سیهکار ندانند
این مرده دلان فیضٍ شب تار ندانند

جانسوز دیاری است محبّت، که طبیبان
رسم است که حالِ دلِ بیمار ندانند...

دارند حریفان هوسِ خاطر شادی
دلباختگان غیرِ غمِ یار ندانند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
سر چه باشد که تو در راه وفا نگذاری؟
همه جا ریزه ی دل ریخته، پا نگذاری

می کند جلوه ی بی بود حباب آگاهت
تا در این آب و هوا طرح بنا نگذاری

چون کمان شد قدت، از تیر سبکروترباش
قامت خم شده بر دوش عصا نگذاری

دیده ات خواب فراغت نتواند دیدن
تا سر خویش به بالین رضا نگذاری

می دهد آمدنت مژده از خود رفتن
آن قدر باش که ما را تو به ما نگذاری

طاقت س*ی*نه گرم تو نداریم، حزین
دعوی خویش به دیوان جزا نگذاری
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
به باغ راهِ خزان و بهار نتوان بست
به رویِ بخت درِ روزگار نتوان بست

کنارِ کِشت چه خوش می سرود دهقانی
که: سیل حادثه را رهگذار نتوان بست

مگر کسی دهنِ شیشه وا کند، ورنه
د*ه*انِ شکوۀ ما در خمار نتوان بست

شکوفه رفت و قلندروَش این حکایت گفت
که:برگ تا نفشانند،بار نتوان بست

دی است نوبت ما بی بضاعتان،ساقی!
که عقدِ دخترِ رز در بهار نتوان بست
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,768
لایک‌ها
17,199
امتیازها
163
سن
24
محل سکونت
Mystic Falls
کیف پول من
674
Points
0
خوش آن عاشق که شیدای تو باشد
بیابانگردِ سودای تو باشد...

گریبانگیرِ زهدِ پارسایان
نگاهِ باده پیمای تو باشد

شود دوزخ گلستانِ خلیلم
اگر در دل تمنّای تو باشد...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS
بالا