پنج خوان نوشتن ( نویسندگی ) ، پنج مرحله از مسیر نویسنده شدنِ که نویسنده رو آماده می کنه که به دنیای آموزش نویسندگی ورود کنه و اون رو آب دیده میکنه تا با همه ی مشکلات و سختی ها بجنگه و به شهر آرزوها در دنیای نویسندگی برسه .
پنج خوان نوشتن ، از پنج حرفِ کلمه ی ” نوشتن ” میاد .
خوان اول : ” ن ”
نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود / مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
اولین خوان نوشتن و نویسندگی ، تلاشه .
خیلیا میگن که نویسندگی ، یک استعداده . خیلیا میگن که نویسندگی یه توانایی خدادادیه ، اما باید بگیم که نخیرم ، هیچ کدوم از این حرف ها درست نیست . نوشتن و نویسندگی ، یک گنجه ، که هر کسی تلاش کرد میتونه بهش برسه .
اولین درسی که ما سر کلاس های آموزش نویسندگی میدیم اینه که در مسیر آموزش نویسندگی ، هیچ کس به هیچ طریق از دیگری برتر نیست .
در راه آموزش نویسندگی ، همه به یک اندازه ، قدرت دارند که به عالی ترین درجه های نویسندگی برسن .
اما فقط یه راه داره . اونم اینه که با دیو تنبلی ها بجنگید.
خب چطور باید با دیو تنبلی ها جنگید؟
رمز شکست دادن غول کسلی و تنبلی و شکست ، توی خوان اول و توی کلمه ی : ” ن ” هست .
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
اگر دلتون میخاد که به نویسندگی به چشم یک حرفه ، یک علاقه و حتی یک شغل نگاه کنید . اولین حرکت ، تلاش هست . تلاش در نویسندگی چطور معنا پیدا می کنه ؟
تلاش در نویسندگی فقط از راه تمرین معنا پیدا می کنه . کسی که قلم در دست می گیره و در مسیر آموزش نویسندگی قدم بر میداره ، تنها با تمرینه که به جاهای بزرگ میرسه .
البته اینم بگیم که قبول داریم تمرین کردن سخته و کلی وقت از ما می گیره . اما راستش رو بخاهید رو حرف آقای سعدی که دیگه نمیتونیم، حرف بزنیم و باید بگیم که : مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
پس اگر میخای به بهترین درجات نویسندگی اون هم در مسیر آموزش نویسندگی و یادگیری نوشتن برسی ، پیش از هر چیزی باید یاد بگیری که بسیار تمرین کنی . اگر تمرین نکنی ، طبیعتا مزدی هم نمی گیری. اگر تمرین نکنی ، طبیعتا به موفقیت در نوشتن هم نمیرسی و بزارید یه خرده خودمونی تر بگیم ، اگر تمرین و تلاش و سختی رو به جون نخرید ، به اون گنج نویسندگی که ثروت با قلمه هم نمیرسید.
حالا دیگه انتخاب با خودتونه . کسی با حرف زدن نویسنده نشده ، پس قلم به دست بگیر و تمرین کن و یادت باشه که :
مزد آن گرفت جان بردار/ جان خواهر که کار کرد.
خوان دوم : ” واو ”
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار / این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟
واقعا چرا؟
خیلی جالبه . وقتی از بچه های کلاس آموزش نویسندگی می پرسم که بزرگترین آرزوتون چیه و دوست دارید چه قدرتی داشته باشید ، اکثرشون میگن که دوست داریم ماندگار باشیم و هیچ وقت اسممون نمیره.
این یه حقیقته. همه ی آدما دوست دارن که موندگار بشن . اصلا اگر ماندگاری و بقول ادبیاتیا نامیرا شدن ، آرزوی بشر نبود که بزرگترین نویسنده ها و شاعران دنیا تو داستان هاشون ، افسانه هایی مثل رویین تن شدن اسفندیار و پاشنه ی آشیل رو نمیاوردن .
پس حتما یه چیزی هست که همه دارن ازش صحبت می کنن.
خب اگر تو هم آرزوی اینو داری که بعد از سالها ازت به نیکی یاد کنن و همچنان توی این دنیا ، ازت اسمی باشه ، خب چرا از قلم غافلی؟
این شعری که براتون نوشتیم ، از زبان یک قلمه . یک قلم به زبان ساده به شما میگه که اگر میخاید شنیده بشید ، اگر میخاید حرفتون در این دنیا ماندگار باشه ، بیاید سراغ من و از من غافل نشید. پس خوان دوم ، یعنی مبارزه با زوال و نابودی ، تنها به کمک قلم امکان پذیره .
فکر می کنم ایده ی خوبی باشه . قلم تنها چیزیه که میتونه شما رو در کمترین زمان ممکن و عملا بدون هیچ هزینه ای به ثروت و ماندگاری در این دنیا برسونه.
خوان سوم : “ش”
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق / به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی
فکر می کنیم که خوان سوم ، با این شعر شهریار کاملا براتون واضح شده باشه .
شما با نویسندگی میتونید با تمام جهان ارتباط برقرار کنید و جهانی رو به دست خودتون بگیرید.
پس خوان سوم مبارزه با غولیه که آفت امید و موفقیت در انسان هاست و اون درد تنهاییه .
همه ی ما آدما تنهایی رو توی زندگیمون تجربه کردیم و میدونیم که تنهایی چقدر سخته . آدمها وقتی تنها میمونن و هیچ کسی رو ندارن ، بسیار غمگین میشن . فکرای عجیب و غریب بسرشون میزنه . از زندگی نا امید میشن . به آرزوهاشون فکر نمی کنن و این باعث میشه که سگ سیاه افسردگی ، گریبانشون رو بگیره .
اما نوشتن ، یکی از راه هاییه که میتونه انسان رو از تنهایی نجات بده. به چه وسیله ای؟ به وسیله ی قلم .
اگر شعر شهریار رو دقیق بخونید ، شهریار داره میگه که شما میتونید به کمک شمشیری به نام قلم ، همه ی غم ها و دردهایی که موجب تنهاییتون شده رو از سر راهتون بردارید و به سمت موفقیت حرکت کنید.
و موفقیت برای انسان ها چیزی نیست جز ر*اب*طه برقرار کردن . سخن گفتن با همه ی مردم و چقدر خوب میشه که ما بتونیم با همه ی مردم دنیا از هر زبانی و هر کشوری ارتباط برقرار کنیم و دنیای خودمون رو گسترده تر کنیم.
وقتی دنیای ما گسترده باشه ، تعداد انسان هایی که به ما فکر می کنند هم بیشتر میشه . تعداد دل هایی که برای می تپند هم بیشتر میشه و این معنای محبته . این معنای آرامشه و انسان چیزی نمیخاد جز آرامش .
پس دقت کنید ، با قلم و قرار گرفتن در مسیر آموزش نویسندگی ، شما به نوعی تمرین صلح و محبت هم می کنید. به نوعی خودتون رو در مسیر رهایی از دردها هم می گذارید و این معنای واقعی آرامش در زندگیه .
این رو ما نمیگیم ، بلکه بسیاری از روانشناس های مطرح حتی فروید هم به این امر اشاره می کنند که نوشتن ، باعث رهایی فکر میشه و انسان ها رو از شر افکار مزاحم نجات میده . پس ، آموزش نویسندگی رو تنها یک هنر و فن ندونید ، بلکه یک سبک زندگی بدونید.
حالا وقتشه که شمشیر قلم رو تیز کنید و به جنگ سیاهی ها برید و دل های مردم رو با محبت قلمتون به دست بیارید.
خوان چهارم : “ت ”
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
خوان چهارم از خوان های آموزش نویسندگی ، خوان خودباوریه . جاییه که شما باید با غول شکست نفسی و خودکم بینی مبارزه کنید و به خودتون باور کنید.
مشکلی که خیلی از نو نویسندگان ، یعنی نویسندگانی که تازه کار نویسندگی رو شروع کردن و پا در آموزش نویسندگی گذاشتن دارن ، اینه که به شدت به خودشون بد بین هستند و احساس می کنند که اصلا کسی به نوشته ی اون ها اهمیت نمیده.
این باور ، میتونه ریشه های مختلفی داشته باشه ، میتونه عدم اعتماد به نفس شخص باشه ، میتونه ترس از نوشتن باشه . میتونه هر چیز دیگه ای باشه . اما باید بهتون بگیم که اگر میخاید نویسندگی رو یاد بگیرید و آموزش نویسندگی رو شروع کنید ، اول از همه باید طلسم تمامی باورهای غلط رو در خودتون بشکنید و این امکان پذیر نیست مگر اینکه اول از همه به خودتون باور داشته باشید.
حالا اگر دنبال رسیدن به این باور هستید ، ما راهکارهایی رو توی همین مقاله بهتون پیشنهاد می کنیم که میتونه خیلی به شما کمک کنه .
ولی چیزی که مهمه اینه که با شمشیر قلم به جنگ همه ی باورهای غلط برید و طلسم تمامی شکست های روحی رو در خودتون بکشنید و مثل یک آفتاب توی آسمان نویسندگی بدرخشید .
اما یادتون باشه که آموزش نویسندگی ، تنها در صورتی جواب میده که اول از همه خودتون به خودتون باور داشته باشید. باور شما به نوشته هاتون ، آموزش نویسندگی رو آسون می کنه و دیگران رو هم به این باور از قدرتمندی شما در نویسندگی میرسونه که شما متن های اصولی و ارزشمندی نوشتید.
خوان پنجم : ” ن ”
نکته روح فزا از دهن دوست بگو / نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار
و آخرین خوان از خوان هایی که شما باید برای رسیدن به مرحله ی آموزش نویسندگی ، پشت سر بزارید ، تازگی و طراوته .
یک نویسنده ، همیشه حرف جدید برای گفتن داره . یک نویسنده همیشه دنیا رو برای مخاطبش زیباتر میکنه.
مهم نیست که شما توی چه سبکی می نویسن و یا به چه نوع نوشته هایی علاقه دارید . شما زمانی میتونید به مرحله ی آموزش نویسندگی وارد بشید که اول از همه ، تکرار و روزمرگی رو کنار بزارید و به قصد تاثیر گذاری وارد مرحله ی آموزش نویسندگی و بعد نوشتن بشید .
پس غول این مرحله ، غول افسردگی و درماندگی و تکرار هست و شما باید اون رو شکست بدید . شکست دادن این غول تنها به کمک شمشیر قلم امکان پذیره . از روزی که شما وارد مرحله ی آموزش نویسندگی می شید ، باید این قدرت رو در درون خودتون ایجاد کنید که بدون وقفه ، سخن های نویی رو برای مخاطب عرضه کنید.
خب دوستان ، این هم از پنج خوان نویسندگی .
اما وقتی ما پنج خوان نویسندگی رو رد می کنیم و به مراحل آموزش نویسندگی ورود می کنیم ، یه سوال مهم برامون پیش میاد . سوالی که همه ی هنرجویان نویسندگی در اولین جلسه از کلاس های آموزش نویسندگی به زبان میارن و اون چیزی نیست جز اینکه :
حالا چی بنویسیم؟
این سوال از نگاه ما ، دو بعد داره :
یکبار به این معناست که توی چه فرم و سبکی بنویسیم؟
و یکبار به این معناست که از چی و با چه ایده ای بنویسیم؟
خب برای این که دو تا سوال رو جواب بدیم نیاز داریم که در مورد هر کدوم از این ها یه توضیحی بهتون بدیم