مجموعه دلنوشته "Ethereal of memory":)
به قلم : ن.ح
ژانر : تراژدی
- خلاصه'
هم با او خندیدم ، هم به او ، هم بی او ...
من خندیدم و او گریست،
خندیدم و او زخم خورد ، از یاد بردم و او ...
گریست!
او کسی نبود ، هیچکس! کسی بود؟ نبود!
کسی که هم با نبودنش مرا گریاند هم وجودش؛
سنگ شدم ، آمد و خوردم کرد!
خندید تا مرا بگریاند ، خندید و من گریستم ...
به حال خودم یا او؟ باهم شکستیم!
من بی رحمم یا او؟ اویی که برایم گریست
و منی که ماندم با بیخیالی خود ؛ اویی که
گذشت و من گریستم!
ما هیچکس نبودیم؛ راستش را بخواهی
هیچ وقت "ما" هم نشدیم...
به قلم : ن.ح
ژانر : تراژدی
- خلاصه'
هم با او خندیدم ، هم به او ، هم بی او ...
من خندیدم و او گریست،
خندیدم و او زخم خورد ، از یاد بردم و او ...
گریست!
او کسی نبود ، هیچکس! کسی بود؟ نبود!
کسی که هم با نبودنش مرا گریاند هم وجودش؛
سنگ شدم ، آمد و خوردم کرد!
خندید تا مرا بگریاند ، خندید و من گریستم ...
به حال خودم یا او؟ باهم شکستیم!
من بی رحمم یا او؟ اویی که برایم گریست
و منی که ماندم با بیخیالی خود ؛ اویی که
گذشت و من گریستم!
ما هیچکس نبودیم؛ راستش را بخواهی
هیچ وقت "ما" هم نشدیم...
آخرین ویرایش توسط مدیر: