ارزشمند در هسته ی زندگی | Zaar کاربر انجمن تک رمان

[لیلیِ مجنون]

مجموعه دلنوشته ی در هسته ی زندگی!
به قلم : ن.ح
ژانر : اجتماعی ، تراژدی
*خلاصه*
این آدمها و ساکنین درون ما بودند که زندگی کردن را
ز یاد ما بردند...
انسان هارا که نگاه میکنم هرکسی جوری است؛
بعضی هارا انگار مجبورشان کرده اند انقدر بی رحم باشند،
شاید هم چیزی که در نظر من بی رحم واقع شده برای خودش طبیعی ست !
انسان هارا دسته بندی کرده ام ، در زندگی من کسانی بوده یا خواهند بود که در نهایت در دو یا سه دسته قرار میگیرند،
هرکدام بر اثر رفتارش اهمیتی دارد ...
وای به روزی که کسی برای اهمیت دادن وجود نداشته باشد!
انگار تو مانده ای و یک سیاره بی هیچ جانداری!
همانجا که همه چیز در بی رنگ ترین حالت خود قرار دارد
کسانی قلم موی دلتان را بر دست میگیرند ، کسانی که روحشان سفید مانده...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

بعضی آدم هارا باید دید و گذر کرد
در بعضی اما باید حل شد!
باید نگاهشان کرد ، باید کاوش شوند!
همان زمان که در جایی پیدایشان کنی ،
زیبایی قلبشان تورا درگیر میکند !

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

بعضی آدمها
مثل یک "دژاوو" انگار نگاه گرمشان را قبل دیده ای
انگار خاطره ها داشته اید ؛
انگار سر انگشت هایشان
قبلا به پیله ی دلتان دست کشیده اند !
و حالا که بیشتر حلقه ی عشق را کنارشان
تجربه میکنید پروانه ها
به سوی اسمان بالا سرتان بال بال میزنند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

وقتی در اغوششان فرو میروی ،
قلبت به ر*ق*ص می افتد
ذوب میشوی و به یکباره منجمد!
بازهم نگاه میکنی ؛ دستهایشان را ...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

این دست هارا محکم تر بگیر!
مطمعن باش روزی درحال سقوط
دستهایشان مانند گهواره نه ،
لیکن مثل یک شاخه ، هرچند معلق میان زمین و هوا
میان گرگ و میش ، پشتوانه ای سفت
و ریشه ای محکم اند که تو را نجات میدهد...
***
تمام لبخندهای زندگی ات را ؛
بریز در کاسه ی صبر دلشان ...
مبادا روزی بگذاری سد اندوه دلشان ترک بردارد ،
این ادم هارا به خاطر بسپار ...
این آدم هارا باید زندگی کرد ، باید مجنونشان بود ؛
باید برایشان معرفت لیلی را داشت !

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

بیا صادق باشیم که گاهی از آدمها؛
به مرز انقلاب تنفر میرسیم و حتی کنارشان گویی
کلمه ای سخن در کلاممان پیچ نمیخورد!
اگر عزیز بودند که چنین حسی به ما القا نمیشد نه؟!
شایدهم... بیخیال !
بیا به اندیشه ی حذف بی ریشه های
دست و پا گیر دل و ذهنمان بیوفتیم ؛
بیا پاکِ پاکشان کنیم اضافی هایی را که جز سردرد شبها سود که هیچ ، شر دارند تا برایمان به پیشکش آورند!
شرشان را کم کنیم و با خود مهربان تر باشیم
آنقدر مهربان که تنها در قالب تو خالی هسته ی زندگی خود؛ همان هایی که از جان هم نیاز ترند نگه داریم!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

آنقدر انسان هارا وجب به وجب خوانده ام که فهمیدم؛
نباید و نمیتوان کنار بعضی ها خودت باشی...
یادت باشد جانم!
اگر به همه مهر بورزی و صمیمیت جزو اصول برخورد با آدمهای اطرافت باشد؛
اگر سردی کردن را بلد نباشی...نقره داغت میکنند!
هرکس اجازه ی قضاوت به خود میدهد
انگار که سالهاست جای تو در این خیابان های بیراهه ی زندگی ات قدم زده باشد ، لمس کرده باشد هر بار شکستنت را ، آخر میدانی؟ میگویند غم بیشتر از شادی در وجود میماند...جوری حرف های فیلسوفانه شان را به رخ رنجورت میکشند که دلت میخواهی تا ناکجا ابادی دور از ادمها ، پیاده بروی! و با خود میگویی اصلا اندکی از انسانیت در جسم و جان اینها پمپاژ میشود؟
هیچکس لیاقت درونِ حقیقی، و واقعیت روح تو را ندارد ، هیچکس جز آیینه ات...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

در هسته‌ی زندگی به زندگی نکردن، پرداخته شده‌ام!
فهمیدم این زندگی، یکی از ترسناک ترین کمدی‌هایی بوده که تاکنون دیده‌ام... .
و حالا که من از دنیایی دیگر، میان زمین و فلک
آویزان بر اشتباهات خویش، کارما را میبلعم؛
و مینویسم از آنچه این انسان‌ها در بندش اسیرند
و چه بلایی ممکن است سر شما بیاورند، خواهش دارم گوش بدهی!
از آنچه به من گذشت تا آنچه آدمیان دچارش اند!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

بی رحم ترین‌ها روزی از مهربان ترین،ها بوده اند؛
و شکسته ترین‌ها روزی شادترین!
همان‌ها که لبخند از لبهایشان هنوزهم محبت چکه میکند.
همان‌ها که خورده شیشه‌هایشان رنگ عشق می‌دهد!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[لیلیِ مجنون]

آدم های رک را دوست دارم، انها که هزاران ارایه برای حرفی ندارند و سخنانشان را پیچ و تاب نمیدهند!
صاف زل بر چشمانت، عیب کار را میگویند؛
ادم های واقع گرا را دوست دارم... از تخیل زیبای زندگی،
و اواز های خوش فانتزی به دورند، تلخی حقیقت به کامشان شیرین است!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان