اينك به پرسش ديرينه و شايع ذيل ـ كه هنوز هم بيجواب مانده است ـ پاسخ داده ميشود و آن اينكه: چرا در قرون و روزگاران ما ديگر نظامي گنجوي، حافظ و مولوي به ظهور نميرسد؟ و اصولاً شاعران و ادباي ما، يا يك بعدياند و يا در دام تقليد از همان بزرگان، گرفتار ماندهاند؟
پاسخ پرسش؛ اين است كه اين گونه از شخصيتهاي بزرگ از دامن حوزههاي علميه بر ميخاستند و اكنون دانشگاهها نيز در عداد مراكز فرهنگي و علمي درآمدهاند؛ بايد "حافظ" ها و "مولوي" ها در اين دو مركز پرورش يابند، ولي در سدههاي بعد از حافظ و مولانا ـ بويژه در دويست سال اخير ـ هنر و ادبيات ديني در حوزههاي علميه ـ بجز ادبيات در حد صرف و نحو و بلاغت، كه به قصد احاطه به ترجمه ساده و غير فني تدريس ميشده است ـ كمرنگ و متروك شده است؛ يعني آنچه كه ملاك عالم بودن و فضل و فرزانگي محسوب ميگردد، فقط معلومات بسيار و انديشه است، و ابعاد هنري و ادبي قرآن و روايات ـ كه در اوجند ـ به فراموشي سپرده شده است. و دانشگاه در جناح مقابل حوزه قرار دارد؛ يعني در آنجا انديشه و حكمت اسلامي كمرنگ و در حاشيه است.
به عبارت ديگر، تلاش دانشكدههاي ادبيات به راهيابي به دنياي عبارات منحصر ميشود نه عالم اشارات. اينان حافظ را در آيينه صور خيال و واژهها و تركيبهاي بديع جستجو ميكنند و مولويشناسي آنان نيز از توضيح واژهها و تركيبها و تمثيلهاي مثنوي فراتر نميرود.
پاسخ پرسش؛ اين است كه اين گونه از شخصيتهاي بزرگ از دامن حوزههاي علميه بر ميخاستند و اكنون دانشگاهها نيز در عداد مراكز فرهنگي و علمي درآمدهاند؛ بايد "حافظ" ها و "مولوي" ها در اين دو مركز پرورش يابند، ولي در سدههاي بعد از حافظ و مولانا ـ بويژه در دويست سال اخير ـ هنر و ادبيات ديني در حوزههاي علميه ـ بجز ادبيات در حد صرف و نحو و بلاغت، كه به قصد احاطه به ترجمه ساده و غير فني تدريس ميشده است ـ كمرنگ و متروك شده است؛ يعني آنچه كه ملاك عالم بودن و فضل و فرزانگي محسوب ميگردد، فقط معلومات بسيار و انديشه است، و ابعاد هنري و ادبي قرآن و روايات ـ كه در اوجند ـ به فراموشي سپرده شده است. و دانشگاه در جناح مقابل حوزه قرار دارد؛ يعني در آنجا انديشه و حكمت اسلامي كمرنگ و در حاشيه است.
به عبارت ديگر، تلاش دانشكدههاي ادبيات به راهيابي به دنياي عبارات منحصر ميشود نه عالم اشارات. اينان حافظ را در آيينه صور خيال و واژهها و تركيبهاي بديع جستجو ميكنند و مولويشناسي آنان نيز از توضيح واژهها و تركيبها و تمثيلهاي مثنوي فراتر نميرود.