داستان کوتاه کودکانه: رویای دختر مو طلایی
نویسنده:Chorrty کاربر تک رمان
داستان درباره ی مادری به نام مریم هستش که دخترش مریضی خیلی بدی میگیره یه روز زیر بارون در حالی که داره گریه میکنه چشمش به دختری میفته که زیر بارون خیس شده پالتوش رو روی دخترک میندازه و بعد از اینکه میفهمه اسمش آرزو هستش و مادرش مریضه پدرش هم فوت کرده کمکشون میکنه برای آرزو لباس میخره خورد خوراک میخره و دارو های مادرش هم میخره بعد از یک ماه حال دخترش بهتر میشه و این جواب خوبی هاییه که در حق آرزو و مادرش کرده
نویسنده:Chorrty کاربر تک رمان
داستان درباره ی مادری به نام مریم هستش که دخترش مریضی خیلی بدی میگیره یه روز زیر بارون در حالی که داره گریه میکنه چشمش به دختری میفته که زیر بارون خیس شده پالتوش رو روی دخترک میندازه و بعد از اینکه میفهمه اسمش آرزو هستش و مادرش مریضه پدرش هم فوت کرده کمکشون میکنه برای آرزو لباس میخره خورد خوراک میخره و دارو های مادرش هم میخره بعد از یک ماه حال دخترش بهتر میشه و این جواب خوبی هاییه که در حق آرزو و مادرش کرده
آخرین ویرایش توسط مدیر: