خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

همگانی شعر مورد علاقه کاربران

  • نویسنده موضوع Aida.a
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 5K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Aida.a

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-09
نوشته‌ها
30
کیف پول من
46
Points
0
به نام خدای بخشنده ی بزرگ

با سلام خدمت شما عزیزان 🌹🌹
در این تاپیک شما میتونید که شعر مورد علاقتون رو با ما به اشتراک بزارید 🌷
ممنون که همیشه من رو همراهی میکنید 🌸🌸
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش توسط مدیر:

fatememacani

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-03
نوشته‌ها
196
کیف پول من
0
Points
0
کیستم من؟
از خودم پرسم مدام و هر زمان
نیستم من
آدمی جز در لباسی بی نشان
اندکی مهمان این خاکم به پلکی هم زدن
شاه باشم یا گدا آخر دهم بر خاک جان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Aida.a

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-09
نوشته‌ها
30
کیف پول من
46
Points
0
آخرین ویرایش توسط مدیر:

"ASHOB"

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,920
کیف پول من
7,839
Points
19
نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست
عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست

چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل ؟
ل*ب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Ghasam.H

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,387
کیف پول من
24,951
Points
253

Ghasam.H

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,387
کیف پول من
24,951
Points
253
به نام خدای بخشنده ی بزرگ

با سلام خدمت شما عزیزان 🌹🌹
در این تاپیک شما میتونید که شعر مورد علاقتون رو با ما به اشتراک بزارید 🌷
ممنون که همیشه من رو همراهی میکنید 🌸🌸
من نه عاشق بودم
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی‌ام میفهمید....
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

مدیر تالار تیزر + ناظر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیریت تالار
ناظر انجمن
تیزریست انجمن
ادیتور انجمن
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,753
کیف پول من
155,360
Points
581
بی صیقل نگاه تو آیینه ای نبود
پر بودی از سرود و نوشتن بهانه بود
هر نامهٔ تو یک غزل عاشقانه بود
ای درس عشق را به من آموخته دُرست
آموزگار اول من.،چشمهای توست
چشم تو یاد داد به من شب‌چراغ را
در تو‌به‌توی حسرت و حیرت‌، سراغ را
آن، دل نبود‌، آن که تو در س*ی*نه داشتی
آیینه ای برابر آیینه داشتی
در بین اشک و چشم تو رازی نهفته بود
رازی که چشمه‌سار به خورشید گفته بود
وقتی که حرف می زد این سوی همهمه
«‌تکرار می شد از دهنت نام گل همه‌»
گویی صدای تو به فلق نیز می رسید
می‌گفتی آفتاب و جهان شعله می کشید
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا