فضا مقولهای بسیار عام است. فضا تمام جهانی هستی را پر میكند و ما را در تمام طول زندگی احاطه كرده است از آنجا كه تنها آگاهی از فضا منوط به فعالیت مغز نیست، بلكه كلیه حواس و عواطف انسان در آن دخالت دارند و لذا برای نیل به این فضا، به تمام و كمال باید «خود» انسان در آن درگیر شود. و بنابراین فضا بیش از آنكه قابل تعریف باشد ، قابل احساس و ادراك است . به طور كلی فضا نوعی توزیع عناصر در یك پهنه است، یا نوعی از محدود كردن زمان و مكان است. از این رو فضا مقولهای است كلی و فلسفی كه بر مجموعهای از روابط بین عناصر و كیفیت و حجم این روابط دلالت میكند. فضا ماهیتی عینی دارد و دارای بعد مكان است و از آنجا كه دائماً در حال تغییر و تحول است ، از بعد زمان نیز برخوردار میباشد.
مقوله دیگری كه از فضا جدا نیست زمان است. ادموند بیكن میگوید : « عامل زمان را در طراحی نمیتوان نادیده گرفت». دریافت معنی و مفهوم یك فضای شهری در طول تاریخ كاملاً متفاوت است. این امر به شكل متفاوت زندگی اجتماعی و فرهنگی و اصولاً فعالیت فضا در طول تاریخ بستگی دارد. مسئله احتساب زمان در طراحی توسط لینچ نیز مورد بحث واقع شده است. وی ضرورت ارتباط مكانی را كه در حال ایجاد میشود با گذشته نه چندان دور و آینده نزدیك لازم میداند و خاطرنشان می سازد كه ما در قالب فضا و زمان به تجربیات خود نظم میدهیم. اگر در فضایی از نظر بصری كشش وجود داشته باشد (فضا واجد جذبه هنری باشد) احساس حركت ناظر در فضا و ادراك بصری وی كاملاً در هم میآمیزند.
باید گفت كه هر فضایی با نحوه توزیع عناصر آن بستگی دارد و ادراك میشود. ویژگیهای فضا را میتوان در میان انبوهگی (تراكم)، حجم و نوع ارتباطات درونی، نوع آرایش عناصر آن، جهتگیری عناصر و مقیاس آن جستجو نمود. فضا هر چند میتواند مورد بررسی رشتهها و تخصصهای گوناگون قرار بگیرد ولی وظیفه معمار و شهرساز شكل دادن و نظام بخشیدن به آن در قالب عرصه های عمومی و قلمروهای فضایی است. شهر مجموعه عناصر مختلفی است كه در پهنه و سرزمین به عنوان مكان توزیع شده و دارای حجمی از روابط درونی بین عناصر متشكله میباشد كه با گذشت زمان در طول تاریخ متحول میگردد.
فضا را میتوان به تناسب معیار و ضوابط گوناگون و از زوایای مختلف به انواع متقاوتی تقسیم نمود. اما به لحاظ نقش فضای شهری، درجات اجتماعی و كنترل هنجارها و ارزشهای جامعه آن را به سه دسته قابل تفكیك میدانند. مبنای این تقسیمبندی در مفهوم «كنترل اعمال اجتماعی» از طریق فضا خلاصه میشود. در مقبول ترین دسته بندی فضا به سه رده کلی تقسیم بندی می شود:
مقوله دیگری كه از فضا جدا نیست زمان است. ادموند بیكن میگوید : « عامل زمان را در طراحی نمیتوان نادیده گرفت». دریافت معنی و مفهوم یك فضای شهری در طول تاریخ كاملاً متفاوت است. این امر به شكل متفاوت زندگی اجتماعی و فرهنگی و اصولاً فعالیت فضا در طول تاریخ بستگی دارد. مسئله احتساب زمان در طراحی توسط لینچ نیز مورد بحث واقع شده است. وی ضرورت ارتباط مكانی را كه در حال ایجاد میشود با گذشته نه چندان دور و آینده نزدیك لازم میداند و خاطرنشان می سازد كه ما در قالب فضا و زمان به تجربیات خود نظم میدهیم. اگر در فضایی از نظر بصری كشش وجود داشته باشد (فضا واجد جذبه هنری باشد) احساس حركت ناظر در فضا و ادراك بصری وی كاملاً در هم میآمیزند.
باید گفت كه هر فضایی با نحوه توزیع عناصر آن بستگی دارد و ادراك میشود. ویژگیهای فضا را میتوان در میان انبوهگی (تراكم)، حجم و نوع ارتباطات درونی، نوع آرایش عناصر آن، جهتگیری عناصر و مقیاس آن جستجو نمود. فضا هر چند میتواند مورد بررسی رشتهها و تخصصهای گوناگون قرار بگیرد ولی وظیفه معمار و شهرساز شكل دادن و نظام بخشیدن به آن در قالب عرصه های عمومی و قلمروهای فضایی است. شهر مجموعه عناصر مختلفی است كه در پهنه و سرزمین به عنوان مكان توزیع شده و دارای حجمی از روابط درونی بین عناصر متشكله میباشد كه با گذشت زمان در طول تاریخ متحول میگردد.
فضا را میتوان به تناسب معیار و ضوابط گوناگون و از زوایای مختلف به انواع متقاوتی تقسیم نمود. اما به لحاظ نقش فضای شهری، درجات اجتماعی و كنترل هنجارها و ارزشهای جامعه آن را به سه دسته قابل تفكیك میدانند. مبنای این تقسیمبندی در مفهوم «كنترل اعمال اجتماعی» از طریق فضا خلاصه میشود. در مقبول ترین دسته بندی فضا به سه رده کلی تقسیم بندی می شود: