درود بر شماسلام آقای تاجیک
حقیقتش من هر رمانی ک می نویسم و به ناظرم نشون میدم ایشون میگن رمانت حس و حال نداره باد مطالعه کنی و بیشتر درباره ی موضوع توضیح بدی من میرمو بیشتر توضیح میدمو و یک جملرو کامل تفکیک می کنم اون وق دیگران میگن رمانت کلیشه زیاد داره من واقعا موندم چیکار کنم سعی کردم یکم توضیح بدمو و ب قولشون کلیشه ها رو حذف کنن دیگران میگن رمانت جذابیت خاصی نداره ک خواننده رو جذب کنه
لطفا کمکم کنید اقای تاجیک
احتمالاً منظورِ ناظر، حس آمیزی ضعیفِ نوشته ی شماست.
ببینید مثلاً وقتی که شما در حال خلق یک صح*نه ی ترسناک هستید باید از تمام حواستون برای ایجاد هیجان و حس آمیزی در اون صح*نه استفاده کنید. به عنوان مثال دخترِ داستانِ شما در جنگل گم می شه و شما می خواید تمام ترس و وحشتِ این دختر رو با فضا سازی و حس آمیزی نشون بدین. این نه تنها رمان رو هیجانی می کنه بلکه باعثِ باور پذیری و همذات پنداری مخاطب با کارکتری که خلق کردین خواهد شد.
خب توی ذهنت تصویر می سازی، جنگل پر از درختِ، برگهای زیادی روی زمین ریخته، شاخه های خشک زیر پای دختر می شکنن، صدای هو هوی باد می پیچه، صدای پرنده و حیوانات دیگه وجود داره. هوا رو به غروب رفته. حالا شروع می کنیم همین تصورات ذهنی رو توی متن پیاده می کنیم.
سرمای هوا از مغز استخوانش نیز عبور کرد، لرزش از پاها به دندانهایش می رسید و اشک در چشمانش یخ بسته بود. باد میانِ شاخ و برگ درختان می پیچید و هر بار دیانا با وحشت بر می گشت و به پشتِ سرش نگاه می انداخت. جانوری از میان شاخ و برگهای فرو ریخته ی روی زمین بیرون پرید و همین برای جیغ زدن و دویدنش به سمتی نامعلوم کفایت می کرد...
خب اگر بخوایم ادامه بدیم می تونیم هنوز از فضا سازی و حس آمیزی بیشتری استفاده کنیم و متن رو باور پذیر تر و هیجانی تر قلم بزنیم.
در واقع باید گفت.برای حس آمیزی از تشبیهات استفاده کنید و با کلمات بازی کنید که روح بدین به نوشته تون . متنی که خشک باشه مخاطب رو خسته می کنه و به دل نمی نشینه .
حس آمیزی و فضا سازی دو عنصر مهم و جدا نشدنی از نویسندگی هستن . یه نویسنده ی خوب باید جوری از این دو تکنیک استفاده کنه که نه اغراق باشه تو نوشته هاش ، نه بی روح و خشک باشه.
حس آمیزی عبارت است از نسبت دادن صفت و ویژگی یک حس به حس دیگر؛ آمیختن دو یا چند حس از حواس پنج گانه با هم.
حواس پنج گانه : بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه .
به طور مثال زمانی که می گیم « نگاهم کرد » از حس امیزی استفاده نکردیم ..
ولی وقتی بگیم « نگاهِ تلخش رو دیدم» تلخ، که یک صفت برای حس چشایی هست رو نسبت دادیم به نگاه که مربوط به حس بینایی میشه .
صداشو شنیدم (️ صدای گرمشو شنیدم)
صورتش رو دیدم (️ صورت شیرینش رو دیدم)
اگر دایره ی لغاتتون رو گسترش بدید مطمئنا حس آمیزیهای قویی خواهید داشت.
سعی کردم به ساده ترین شکل ممکن عناصر و چیزهایی که لازمه توضیح بدم ، امیدوارم بهره ی کافی برده باشید .
توصیه ی اکید من به شما مطالعه ست فکر نکنید با خواندن چهار تا داستان در فضای مجازی یا ده کتاب چاپی و شکل گرفتن یک داستان در ذهنتون می شه نویسنده شد .
قریحه ، استعداد ، اطلاعات، دیالوگهای قوی ، تجربه و.... در نوشتن یک داستان الزامی ست. خواهش میکنم پیش از اینکه دست به قلم بشید سوژه رو در ذهنتون پردازش کنید شخصیتها رو روی کاغذ بنویسید حتی ظاهرشون رو؛ سیر داستان و به طور کلی بنویسید و بعد شروع به نوشتن جزئیات کنید.