• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

مهم امـــ🚑ــداد نــویسندگی✏

ساعت تک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
سلام آقای تاجیک
حقیقتش من هر رمانی ک می نویسم و به ناظرم نشون میدم ایشون میگن رمانت حس و حال نداره باد مطالعه کنی و بیشتر درباره ی موضوع توضیح بدی من میرمو بیشتر توضیح میدمو و یک جملرو کامل تفکیک می کنم اون وق دیگران میگن رمانت کلیشه زیاد داره من واقعا موندم چیکار کنم سعی کردم یکم توضیح بدمو و ب قولشون کلیشه ها رو حذف کنن دیگران میگن رمانت جذابیت خاصی نداره ک خواننده رو جذب کنه 😔😔
لطفا کمکم کنید اقای تاجیک 🙏
درود بر شما
احتمالاً منظورِ ناظر، حس آمیزی ضعیفِ نوشته ی شماست.
ببینید مثلاً وقتی که شما در حال خلق یک صح*نه ی ترسناک هستید باید از تمام حواستون برای ایجاد هیجان و حس آمیزی در اون صح*نه استفاده کنید. به عنوان مثال دخترِ داستانِ شما در جنگل گم می شه و شما می خواید تمام ترس و وحشتِ این دختر رو با فضا سازی و حس آمیزی نشون بدین. این نه تنها رمان رو هیجانی می کنه بلکه باعثِ باور پذیری و همذات پنداری مخاطب با کارکتری که خلق کردین خواهد شد.

خب توی ذهنت تصویر می سازی، جنگل پر از درختِ، برگهای زیادی روی زمین ریخته، شاخه های خشک زیر پای دختر می شکنن، صدای هو هوی باد می پیچه، صدای پرنده و حیوانات دیگه وجود داره. هوا رو به غروب رفته. حالا شروع می کنیم همین تصورات ذهنی رو توی متن پیاده می کنیم.

سرمای هوا از مغز استخوانش نیز عبور کرد، لرزش از پاها به دندانهایش می رسید و اشک در چشمانش یخ بسته بود. باد میانِ شاخ و برگ درختان می پیچید و هر بار دیانا با وحشت بر می گشت و به پشتِ سرش نگاه می انداخت. جانوری از میان شاخ و برگهای فرو ریخته ی روی زمین بیرون پرید و همین برای جیغ زدن و دویدنش به سمتی نامعلوم کفایت می کرد...

خب اگر بخوایم ادامه بدیم می تونیم هنوز از فضا سازی و حس آمیزی بیشتری استفاده کنیم و متن رو باور پذیر تر و هیجانی تر قلم بزنیم.

در واقع باید گفت.برای حس آمیزی از تشبیهات استفاده کنید و با کلمات بازی کنید که روح بدین به نوشته تون . متنی که خشک باشه مخاطب رو خسته می کنه و به دل نمی نشینه .
حس آمیزی و فضا سازی دو عنصر مهم و جدا نشدنی از نویسندگی هستن . یه نویسنده ی خوب باید جوری از این دو تکنیک استفاده کنه که نه اغراق باشه تو نوشته هاش ، نه بی روح و خشک باشه.

حس آمیزی عبارت است از نسبت دادن صفت و ویژگی یک حس به حس دیگر؛ آمیختن دو یا چند حس از حواس پنج گانه با هم.

حواس پنج گانه : بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه .
به طور مثال زمانی که می گیم « نگاهم کرد » از حس امیزی استفاده نکردیم ..
ولی وقتی بگیم « نگاهِ تلخش رو دیدم» تلخ، که یک صفت برای حس چشایی هست رو نسبت دادیم به نگاه که مربوط به حس بینایی میشه .
صداشو شنیدم (️ صدای گرمشو شنیدم)
صورتش رو دیدم (️ صورت شیرینش رو دیدم)

اگر دایره ی لغاتتون رو گسترش بدید مطمئنا حس آمیزیهای قویی خواهید داشت.

سعی کردم به ساده ترین شکل ممکن عناصر و چیزهایی که لازمه توضیح بدم ، امیدوارم بهره ی کافی برده باشید .
توصیه ی اکید من به شما مطالعه ست فکر نکنید با خواندن چهار تا داستان در فضای مجازی یا ده کتاب چاپی و شکل گرفتن یک داستان در ذهنتون می شه نویسنده شد .
قریحه ، استعداد ، اطلاعات، دیالوگهای قوی ، تجربه و.... در نوشتن یک داستان الزامی ست. خواهش میکنم پیش از اینکه دست به قلم بشید سوژه رو در ذهنتون پردازش کنید شخصیتها رو روی کاغذ بنویسید حتی ظاهرشون رو؛ سیر داستان و به طور کلی بنویسید و بعد شروع به نوشتن جزئیات کنید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
سلام
من تو خلاصه نویسی مشکل دارم
میشه کمک کنید
سلام
خلاصه ی رمان باید در عینِ ابهام آمیز بودن، سر نخ های کوچکی هم به مخاطب بده. یعنی نه طوری باشه که کلِ رمان رو لو بده و نه به گونه ای باشه که مخاطب متوجه ی محتوای رمان نشه. خلاصه باید مسیری که قرار هست رمان طی کنه در هاله ای از ابهام برای مخاطبین بازگو کنه.

کارکترها و اسامی اونها رو سعی کنید توی خلاصه در حد امکان لو ندید. به اتفاقاتی که قراره برای کارکتر رخ بده به طور مستقیم اشاره نکنید و پایان رمان رو توی خلاصه به هیچ عنوان لحاظ نکنید. چون ممکنه تصمیم بگیرید پایان رو تغییر بدید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

mobina.h.f

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-23
نوشته‌ها
188
لایک‌ها
882
امتیازها
63
محل سکونت
بالا تر از سیاهی رنگی نیس...
کیف پول من
103
Points
0
سلام آقای تاجیک
من تصمیم به تایپ رمان کردم ولی خب به مشکل برخوردم!
برای تشبیه چهره و توصیف اطرافم به مشکل برمیخورم یعنی نمیتونم درست و قشنگ منظورم رو برسونم اگه راهنمایی کنید ممنون میشم!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : mobina.h.f

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
سلام آقای تاجیک
من تصمیم به تایپ رمان کردم ولی خب به مشکل برخوردم!
برای تشبیه چهره و توصیف اطرافم به مشکل برمیخورم یعنی نمیتونم درست و قشنگ منظورم رو برسونم اگه راهنمایی کنید ممنون میشم!

سلام آقای تاجیک
من تصمیم به تایپ رمان کردم ولی خب به مشکل برخوردم!
برای تشبیه چهره و توصیف اطرافم به مشکل برمیخورم یعنی نمیتونم درست و قشنگ منظورم رو برسونم اگه راهنمایی کنید ممنون میشم!
سلام

مشکل اغلب نویسنده ها توصیف چهره است که گاهی به صورت پشتِ سرِ هم و در یک بند، چهره ی کارکتر رو توصیف می کنن و این کار باعث زدگی مخاطب از متن رمان خواهد شد. اطلاعاتی که پیرامونِ چهره ی کارکتر قرارِ به مخاطب بدین رو قطره چکانی و کم کم به رمان تزریق کنید. لازم نیست با توصیفات مکرر از چهره مخاطب رو به رگبار ببندین. گاهی توصیف چهره اصلا نیاز نیست یعنی جوری نگارش کنید که مخاطب، کارکتر رو در ذهن خودش بازسازی کنه. فقط شما گاهی به زاویه ی خاصی از چهره اشاره کنید کافی ست.

ولی در مورد فضا سازی یا توصیفِ فضا که یکی از ارکان مهم در رمان نویسی هست باید بگم برای توصیفات فضا از حواستون کمک بگیرید. از حس بویایی، حس لامسه، حس بینایی و شنوایی. تنها از طریق قوی کردن قدرت تصویر سازی می تونید درک درستی از فضا سازی پیدا کنید.

مثلا یه نمونه توصیف فضا برای شما مثال می زنم:
شهریور به روزهای پایانی خودش نزدیک می شد، سبزی برگ های درختهای کنارِ پیاده رو کم کم جای خودشان را با پاییز هزار نقش عوض می کردند. نزدیکِ غروب بود و خورشید رو به افول می رفت. صدای زوزه ی باد میان شاخه های تنیده در هم به گوش می رسید و ...

این نمونه ای از توصیف فضا بود که برای شما مثال زدم، حالا شما می تونید احساسات کارکترتون رو میون همین توصیفات بگنجونید. اگر غمگینِ از غمش بنویسید و اگر شاد یا در فکر فرورفته یا مستأصل هست همه رو با فضا سازی درست مناسب همون فصلی که حوادث رمان در حال وقوع هستن ترکیب کنید و بنویسید. برای فهمِ بیشتر پیرامون فضا سازی مطالعه تون رو زیادتر کنید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Ghasam.H

سرپرست بازنشسته بخش عکس
داستان‌نویس
مجله نویس
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-08-11
نوشته‌ها
5,345
لایک‌ها
26,746
امتیازها
168
محل سکونت
جایی میون خلسه‌ی مستور:)
کیف پول من
22,912
Points
251
امضا : Ghasam.H

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
پارسا تاجیک
سلام. تشکر برای مطلب‌ های خوبتون.
با توجه به توضیحاتی که در خصوص خلاصه نویسی گفته بودین من این متن رو نوشتم
میشه نقدش کنین یا اگه جای از نظرتون هنوز عمل خلاصه نویسیم اشکال داره بگین چه شیوه ای استفاده کنم؟
ژانر رمانم اجتماعی جنائیه
خلاصه: در مواجهه با طوفان‌های زندگی تنها دسته‌ای هستند که مقاومت می‌کنند و خودشان را نجات می‌دهند. دسته‌ای دیگر شاید دیوانه شوند، شاید هم اختلال چند شخصیتی پیدا کنند و یا گوشه‌ای از فرط تنهایی و گرسنگی جان دهند و ماه‌ها بعد، به زور؛ آن هم به خاطر بوی گند پوسیدگی؛ جسدشان پیدا شود! اینجا در زباله دانی‌های جهان؛ چند جسد متحرک وجود دارد که از قضا دیوانه هم هستند و قصد دارند هر کس که نزدیکشان هست را از خواب غفلت بیدار کنند. دلیل کارهایشان جنون یا نادانی نیست. تنها به‌خاطر این است که مدار ساده‌لوح بودن شکسته شود، غافل از این‌که دیگر چیزی به نام عقل وجود خارجی ندارد!
سلام زنده باشید

با توجه به ژانر رمانتون خلاصه ی خوبی نوشتید و تقریبا تمام آیتم های مد نظر ما رو داره. قطعاً نویسندگی چیزی جز تصویر سازی و حس آمیزی نیست و اگر بتونید این دو مقوله رو به طور صحیح کنار هم بگنجونید متن بسیار خوبی نگارش خواهید کرد.
خلاصه ی شما ایراد اساسی نداره، امیدوارم در متنِ رمانتون هم از همین تشبیهات و حس آمیزی ها بسیار استفاده کرده باشین. موفق باشید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
سلام
ببخشید این بده که تقریبا نیمی از پارت های یه رمان دیالوگ محور باشه؟
اصلا دیالوگ محور بودن چیز بدیه؟
سلام.

بله که بدِ. ما توی دوره ی آموزشی گفتیم متنی که دیالوگ محور باشه هیچ حسی به مخاطب منتقل نمی کنه و یه متن خشک از کار در میآد که خوندنش هیچ لذتی به مخاطب نمی ده و براش خسته کننده می شه. برای اینکه چنین مشکلی پیش نیاد و متن خشک نشه از مونولوگ هایی حاوی حس امیزی و فضا سازی استفاده کنید. دیالوگ محور بودن خلاقیت نویسنده رو زیر سوال می بره. به جای استفاده از دیالوگ، احساسات کارکتر رو در قالب توصیفات حسی بصری عنوان کنید و مابین دیالوگ ها حتما فاصله بذارید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Nazanin

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-03
نوشته‌ها
689
لایک‌ها
2,773
امتیازها
113
کیف پول من
911
Points
0
سلام.

بله که بدِ. ما توی دوره ی آموزشی گفتیم متنی که دیالوگ محور باشه هیچ حسی به مخاطب منتقل نمی کنه و یه متن خشک از کار در میآد که خوندنش هیچ لذتی به مخاطب نمی ده و براش خسته کننده می شه. برای اینکه چنین مشکلی پیش نیاد و متن خشک نشه از مونولوگ هایی حاوی حس امیزی و فضا سازی استفاده کنید. دیالوگ محور بودن خلاقیت نویسنده رو زیر سوال می بره. به جای استفاده از دیالوگ، احساسات کارکتر رو در قالب توصیفات حسی بصری عنوان کنید و مابین دیالوگ ها حتما فاصله بذارید.
ببخشید اقای تاجیک منظورتون از اینکه از مونولوگ هایی حاوی حس امیزی و فضا سازی اسفاده کنین چی هست؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Nazanin

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
917
لایک‌ها
15,329
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,609
Points
0
ببخشید اقای تاجیک منظورتون از اینکه از مونولوگ هایی حاوی حس امیزی و فضا سازی اسفاده کنین چی هست؟
ببینید، شما باید احساسات کارکتر رو با استفاده از حس های پنجگانه به مخاطب انتقال بدین. مثلا ترس، اضطراب، هیجان، شادی، غم، عشق. تمام اینها احساساتی هست که در تمام انسانها وجود داره. مثلا یک انسان وقتی در محیطی تاریک و مخوف قرار می گیره ناخودآگاه می ترسه. شما باید اون احساسِ ترس رو همراه با توصیف فضایی که کارکتر در اون گیر افتاده به مخاطب القا کنید تا مخاطب بتونه با حس و فضایی که شما خلق کردین همذات پنداری کنه و اون ترس و اضطرابِ کارکتر رو با تمام وجود درک کنه.

ما می دونیم آدمی که می ترسِ دچارِ لرزش دست و پا و تپش قلب می شه، دهانش خشک می شه و تکلم براش سختِ. می تونیم تمامِ احساسات رو دسته بندی کنیم و جلوی هر کدوم بنویسیم که یک انسان بعد از قرار گرفتن در هر شرایطی چه واکنشی خواهد داشت. نویسنده باید با شخصیت هایی که خلق می کنه زندگی کنه. خودش رو جای تک تک اونها قرار بده و فکر کنه اگر در موقعیت اونها گرفتار بشه چه عکس العملی خواهد داشت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا