• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

سرالکس فرگوسن از شرارت‌هایش می‌گوید؛ وقتی اسطوره منچستریونایتد سر از زندان درآورد!

  • نویسنده موضوع Diyar♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 120
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
شیطنت‌های فرگی و قهر با پدر


این مرد اسکاتلندی که در «گووان» گلاسکو بزرگ شد، در مستند «هرگز تسلیم نشوید» گفت زمانی که در تیم فوتبال سنت جانستون اسکاتلند بازی می‌کرده دائماً به مهمانی‌ها و دورهمی‌های شبانه می‌رفت. سرمربی بزرگ تاریخ باشگاه منچستریونایتد فاش کرد: «من شروع کردم به... چطور بگویم؟ من کمی از حد خارج شده بودم. شورش را درآورده بودم.
حتی شب‌های جمعه هم بیرون میرفتم. حتی شبهای قبل از بازی.»
اما رفتارهای احمقانه فرگی باعث خدشه‌دار شدن ر*اب*طه‌اش با پدرش شده بود.
پدرش اصلاً از مهمانی رفتن‌های فرگی خوشش نمی‌آمد و از او ناامید شده بود.
در واقع امیدی به آینده فرزندش نداشت.
سرالکس اعتراف کرد: «پدرم می‌گفت کجا میروی؟ من می‌گفتم می‌روم برقصم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
او می‌گفت اگر فردا بازی داری نمی‌توانی بروی برقصی.
من هم می‌گفتم من بازیکن ذخیره هستم پس آنقدرها هم مهم نیست. کار به جایی رسید که پدرم گفت هرکاری می‌خواهی بکن! بعد از آن به مدت دو سال بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ با هم حرف نزدیم. واقعاً با هم حرف نزدیم. یک شب بیرون رفتم و حسابی م*ست بودم، سر از زندان درآوردم و بعد به دادگاه رفتم. ۳ پوند جریمه شدم.
آن وقت‌ها اصلاً درست فکر نمی‌کردم. واقعاً پشیمانم. با آن سابقه و شیوه تربیتی که داشتم در نهایت تسلیم شدم.»
صحبت‌های تأثیرگذار
پدرخوانده منچستریونایتد که در طبقه کارگرنشین بزرگ شد و با وجود تمام سرزنش‌هایی که نسبت به دوران جاهلیت خود روا می‌دارد، از بازیکنان کم‌سن و سالش در تیم جوانان می‌پرسد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های‌شان برای تأمین مخارج زندگی چه کار می‌کردند، زیرا از نظر او شرارت‌های طبقه کارگر منجر به موفقیت در ورزش می‌شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡

Diyar♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-14
نوشته‌ها
3,012
لایک‌ها
7,943
امتیازها
243
محل سکونت
از دیار خیال
کیف پول من
19,606
Points
1,627
او گفت: «در تخت دراز می‌کشیدم و به تیم‌ها فکر می‌کردم.
تلاش می‌کردم جوری با بازیکنان صحبت کنم که روی‌شان تاثیر بگذارم.
در مورد کارگران معدن، کارگران کشتی‌سازی، جوشکارها، ابزارسازان و به طور کلی مردمی که از طبقه فقیر جامعه بودند با آنها حرف می‌زدم و از آنها می‌پرسیدم: پدربزرگت چه‌کاره بود؟ پدرت چه‌کاره بود؟ من باید این احساس را در آنها بیدار می‌کردم که هرکاری پدربزرگ‌های‌تان کردند، مادربزرگ‌های‌تان هم در آن کار سهیم بودند. آنها باید معنی این حرف را می‌فهمیدند.
و تمام جام‌هایی که من به‌دست آورده‌ام و بازیکنان بزرگی که داشتم را فراموش می‌کردند.
به نظرم این درس زندگی است. اینکه از کجا آمده‌ایم خیلی مهم است و واقعیت زندگی همین است. شما همگی یک هویت برای خودتان دارید.»
سرالکس در این مستند در مورد اینکه ۸۰ درصد احتمال داشت پس از خونریزی مغزی در سال ۲۰۱۸ بمیرد هم صحبت می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Diyar♡
بالا