کَفی بِالْمَرْءِ حِرْزًا، إِنَّهُ لَیْسَ اَحَدٌ مِنَ النّاسِ إِلاّ وَ مَعَهُ حَفَظَهٌ مِنَ اللّهِ یَحْفَظُونَهُ اَنْ لا یَتَرَدّی فی بِئْر وَ لا یَقَعَ عَلَیْهِ حائِطٌ وَ لا یُصیبَهُ سَبُعٌ، فَإِذا جاءَ اَجَلُهُ خَلُّوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَجَلِهِ.
آدمی را همین دژ بس که کسی از مردم نیست، مگر آن که با او از طرف خدا نگهبانهاست که او را نگه میدارند که به چاه نیفتد، و دیوار بر سرش نریزد، و درندهای آسیبش نرساند، و، چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.
آدمی را همین دژ بس که کسی از مردم نیست، مگر آن که با او از طرف خدا نگهبانهاست که او را نگه میدارند که به چاه نیفتد، و دیوار بر سرش نریزد، و درندهای آسیبش نرساند، و، چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.