• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

بغض سنگی|SETAYESH^◡^ کاربر تک رمان

  • نویسنده موضوع MahSana♡
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 532
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
دلنوشته: بغض سنگی
دلنویس:SETAYESH^◡^
ژانر: عاشقانه

گوشه‌ای کنج دیوار نشسته‌ام،
چشمانم مسخ ثانیه شمار ساعت است!
چه‌قدر حرکت‌اش کند و زجر آور شده!
چرا نمی‌گذرند این ثانیه‌های لعنتی؟؟!
دقیقه های پر‌ ‌درد،
و ساعت‌هایی که تک تک رگ‌های قلبم را تنگ‌و مسدود می‌کند تا دگر خونی به سوی این قلب تکه تکه شده نرود که دردش را هزاران برابر کند!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
دلواپسی در تک تک سلول‌هایم نفوذ کرده!
نبض‌ام هر لحظه ضعیف‌تر می‌زند!
بزار تمام کنم نوشیدن این زهر را که تنها برای برخی نام‌اش زندگی است!
چه‌‌شباهت زجر‌آوری!
دست‌هایم چه قدر به قلب ط شبیه اند!
سرد! خیلی سرد! مانند تکه‌های ترک خورده‌ی یخ!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
کشان، کشان خود را به آینه می‌رسانم،
تلخ خندی روی‌ ل*ب‌های ترک خورده‌ام شکل می‌گیرد،
باور‌ ‌اش سخت است ولی؛
صورت درون آینه را نمی‌شناسم!
آیا من هنوز همان‌ دختر شاد شش ماه پیش‌ام؟؟!
همان دخترکی که دنیا را با عینک رنگی‌اش می‌دید؟!!
امکان ندارد...!
دخترفروریخته‌ی روبه‌روی من، آن فرد ساده و مهربان سابق نیست!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
همان دختر کوچکی که درد درون آهنگ‌های غمناک را درک نمی‌کردو عاشق ترانه ‌های شاد بود!
عاشق خواندن افسانه‌ها‌ و اشعار عاشقانه بود!
رویاهای صورتی رنگ و شیرین کودکانه‌ای داشت و هر بامداد، به شوق برآورده شدن آنان چشم می‌گشود.
پس چه‌گونه این دخترک شاد و پر ذوق، روح‌اش مرد و به یک مجسمه‌ای بی حس تبدیل گشت؟!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
قهوه‌ی پر باران چشمانم،
به ترک گوشه‌ی آینه دوخته می‌شود،
برای بار هزارم، بغض سنگی‌ چنگ بر گلویم می‌زند!
آری!
دوستش دارم!
زیرا آن‌ نیز یادگاری از توست!
اما نه ‌آن ترک گوشه‌ی آینه را،
بلکه آن ترکی، که میان وجب به وجب بافت ها و سلول های قلبم جای دارد!
همان ترکی که با رفتنت، بر قلب پاک و کوچکم بر جای گذاشتی!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
دختر بچه‌ای معصوم؟!
این، همان لقب تحقیر کننده ای بود که به من دادی؟!
بله!
من همان دختر کوچکم که برایش خیلی زود بود خیلی چیز ها....!
اما کاش روزی می فهمیدی،
سن عقل و روحم را!
عجب!
روح یک زن ۳۰ ساله در کالبد دخترکی ۱۵ ساله!
روزگار چه زود پیر می کند قلب های مستضعف را!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
به یاد حس شیرینی،
که به وسیله‌ی لحن غرق محبتت بر احساسات لطیف من تزریق کردی،
این‌ قلب کوچک، درون قفسش،
بار دگر،
در فراق تو درد می‌کشد!
به راستی چرا غریق نجاتی برایم ننهادی تا از دریای مهرت نجاتم دهد؟!
غرق آسمان تو شدم و روحم به سوی ستاره هایت پر کشید!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
آهنگ دلنشین صدایت،
هنوز در لابه‌لای خاطرات تلخ و سوزناک،
در سرم اکو می شود،
به کدامین گناه گل عشق سوزناک خود را در قلبم کاشتی؟؟!!
گلی که تیغ هایش،
دانه دانه در قلب و مغزم فرو رفت و بذر کینه و حسد را بر خاک احساسم ریخت!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
بار الهی!
از تو نیز گله ها دارم!
می‌دانستی او مال من نیست!
اما او را نیز بر سر جاده‌ی‌شوم سرنوشتم قرار دادی!
این است رسم عدالت تو؟!
با حضور‌ش در دفتر تقدیر من، تنها همان شمع کم نور امیدم نیز خاموش گشت!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MahSana♡

MahSana♡

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-21
نوشته‌ها
1,727
لایک‌ها
8,829
امتیازها
193
محل سکونت
⁠♡آوای شیرین لالایی فرهاد⁠♡
کیف پول من
4,541
Points
111
به راستی چه کسی باید سرزنش شود؟؟!!
مقصر اصلی هزار تکه شدن این قلب سرکش کیست؟؟!
آری!
من نیز می‌دانستم او پادشاه قصر قلب من نیست،
اما نتوانستم بر ریشه‌ی احساسم، تیشه بزنم!
آری!
به راستی که انگار قاضی دادگاه دل، خود، متهم است!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : MahSana♡
بالا