• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

کامل شده از اعماق دلتنگی‌های عاشقانه|ParadoX

  • نویسنده موضوع ParadoX
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 1K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
دلنوشته: از اعماق دلتنگی‌های عاشقانه
ژانر: عاشقانه، تراژدی
نویسنده: پارادوکس کاربر انجمن تک رمان
ویراستار: یسنا
1626353380292.png
مقدمه:
می‌گویند نگاهم رنگ غم دارد!
لبخندم بی‌رنگ‌ترین، رنگ بوم عشق را نقش دارد.
لبخندی بی‌نهایت سوزآور و نگاهی...
لعنت به نگاهی که مانند چشمانت شد!
آری! تو گفتی این عشق انتها دارد.
با همان چشم‌های فروزان و آتشینت،
که عمقش را تنها من با دستان خود شکافتم.
حال با عروسکی که ساختی چه می‌کنی؟
آری عشق رهایم کرد!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
تک‌تک لحظه‌هایم، نجواهای قلبم، نام تو را صدا می‌زنند!
آن روز‌های آفتابی تا شب مهتابی، کنار هم بودیم و من
نگاه در نگاه عشق آمیخته بودم.
شب روشن‌تر از هر صبحی بود!
در آ*غ*و*ش آتشین عشق می‌خندیدم و تو
چه بی‌رحمانه آن تصویر‌ها را از من گرفتی!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
تبسم شیرینی بود، نام تو بر بالین ل*ب‌هایم.
عشق نابی بود، بر رویا و خیالم.
ز گهواره‌های لالایی خوان عشق،
خوابم برد و تو
خنجر ز روی عشق من کشیدی!
دلم خونین، نگاهم غرق دریای تلخ و غمگین.
ز درد عشق نالانم و بر حرف دیگران کر.​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
چه شب‌های مهتابی کنارت غرق ب*وسه‌های ستارگان و ماه بودم!
غروبانه در نگاه شبانه‌ات خزیدم و تو رسم عاشقی آموختی.
در صدایت، امواج دریاها و ر*ق*ص شاخه‌ها با نسیم پاییزی نهفته بود!
یارا بگو کی زمستانت فرا رسید و مرا در برگرفت و وجودم را لرزاند؟!
غمت نیاید، من هنوز به امید برگشتنت نفس می‌کشم!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
چه زود نگاهِ گرمت سرد شد!
دریای درد دل‌هایت خشک شد!
حصار دستان محافظت، برایم شکست.
قلبت، آه قلبت دیگر برای عشقم نتپید!
چگونه ترکم کردی؟!
چگونه صدای لرزانم را برایت بلند کنم مردترین نامرد دنیا؟!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
«درد دل تنگی»
گاه باید سکوت کرد.
اشک بریزی!
گاه باید نگاه کرد، حسرت خورد و مانند شمعی سوخت.
و گاه بی‌پناهی را فریاد زنی
و باز ندایی صدایت کند:
- قوی باش!
گاه، باید آخرین نفس‌ها را یاد کرد!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
چو تو گفتی پروانه‌ات هستم...
آری ای عشق آتشین من!
من پروانه‌ای گشتم به دور شمع عشقت،
و چه ظالمانه بال‌هایم در عشق تو سوخت و
خاکسترش بر روی شمع آب شده‌ی عشقت ریخت.
های اهالی اهل عشق و عاشقی،
به نسیم گویید نیاید!
گویید خاکسترهای مرا ز آ*غ*و*ش شمعی خاموش و سوخته نگیرد!
آخر چگونه دلتان آید؟!
آزار پروانه‌ای را که به پای آب شدن عشقی سوخت و خاکستر شد.​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
«عاشقانه‌ها»
آن نگاهت، طعم خوشبختی و شروع یک صبح تابستانی را در نطفه داشت.
آن طنین صدایت، نجواهای عاشقانه‌ات، زیر پوستم را می‌شکافت و درونم را مانند کلبه‌ی خزان به آتش می‌کشید.
آن تب دستانت، آن هرم نفس‌هایت، زمانی که نسیم تو را به همراه می‌داشت؛ من در رویای به دست یافتنت سیر می‌کردم.
و چه زود تو را مانند آن قاصدک خوشبختی که بر دستانم نشست و نسیم آسمان او را با خود به هفت آسمان برد، رفتی و دیگر به آ*غ*و*ش دستانم باز نگشتی!​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
تو خواندی
و من نوشتم.
من نوشتم
و تو خواندی.
درد‌ها نحفته دارد جملات من!
گر کاشف باشی، روحم فدایت! حال که نیستم مرا خواندی؟
حال در آرامش برادر، نامِ خواب‌ها را در آ*غ*و*ش دارم و به کام عبادات ملکوتی خواهم رفت!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ParadoX

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
14,995
امتیازها
0
کیف پول من
211
Points
0
دل را ز دل خود بریدی،
دلربا فریبکار که بودی؟
مرا ز هر اقبال کور گشت،
گر تو عاشقم نبودی!
چه حیفا که نگاهت نگاه ز من گرفت!
وای بر آن دل که از چشمان تو نوشت!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا