لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
مشاعره مشاعره کاربران تک رمان
- نویسنده موضوع queen lovely
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 165
- بازدیدها 15K
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
آبی‌تر از آنم که بی‌رنگ بمیرم
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم
من آمده بودم که تا مرز رسیدن
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم
شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیرم
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم
من آمده بودم که تا مرز رسیدن
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم
شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیرم
من مال تو نیستم و در تو گم نشده ام
در تو گم نشده ام اما آرزو داشتم این چنین بود
گم شده همانند شمعی روشن در روز
گم شده همانند یک دانه برف در دریا
تو مرا دوست داری و من
تو را همیشه همچون روحی زیبا و روشن می یابم
اگرچه من هنوز … من هستم، کسی که آرزو دارد
همانند نوری گم شده در نور، در تو گم شود
در تو گم نشده ام اما آرزو داشتم این چنین بود
گم شده همانند شمعی روشن در روز
گم شده همانند یک دانه برف در دریا
تو مرا دوست داری و من
تو را همیشه همچون روحی زیبا و روشن می یابم
اگرچه من هنوز … من هستم، کسی که آرزو دارد
همانند نوری گم شده در نور، در تو گم شود
در اين فكرم كه خواهي ماند با من مهربان يا نه؟
به من كم مي كني لطفي كه داري اين زمان يا نه؟
وحشي بافقي
به من كم مي كني لطفي كه داري اين زمان يا نه؟
وحشي بافقي
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
افتادگي آموز اگر طالب فيضي هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست اما،
نفسم میگیرد؛ درهوایی که نفس های تو نیست!
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست اما،
نفسم میگیرد؛ درهوایی که نفس های تو نیست!
تردید سزاوار دل عاشق من نیست
ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است
ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است
تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش
اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
