مکانیک کلاسیک حرکت اشیاء ماکروسکوپی، از پرتابه گرفته تا بخشهایی از ماشینآلات و اشیاء نجومی مانند فضاپیماها، سیارهها ، ستارهها و کهکشانها را توصیف میکند.
نمودار حرکت مداری یک ماهواره در اطراف زمین، که نشاندهندۀ بردارهای سرعت عمود و شتاب (نیرو) میباشد.
اگر وضعیت کنونی یک شیء شناخته شود، میتوان با قوانین مکانیک کلاسیک پیشبینی کرد که چگونه در آینده حرکت خواهد کرد؛ (جبرگرایی) و چگونگه در گذشته حرکت کرده است (برگشت پذیری).
نخستین پیشرفت مکانیک کلاسیک اغلب به عنوان مکانیک نیوتنی یاد میشود. این شامل مفاهیم فیزیکی به کار رفته و روشهای ریاضیاتی است که توسط اسحاق نیوتن، گوتفرید ویلهلم لیبنیتز و دیگران در سدۀ ۱۷ میلادی اختراع شده است تا حرکت اجسام فیزیکی را تحت تأثیر سیستمی از نیروها توصیف کند.
بعداً، روشهای انتزاعیتری ایجاد شد که منجر به تغییر ساختار مکانیک کلاسیک موسوم به مکانیک لاگرانژی و مکانیک همیلتونی گردید. این پیشرفتها، که عمدتاً در سدههای ۱۸ و ۱۹ صورت گرفته، بهویژه از طریق استفادۀ آنها از مکانیک تحلیلی، فراتر از کارهای نیوتن است. آنها با برخی اصلاحات در همۀ زمینههای فیزیک نوین نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
مکانیک کلاسیک نتایج بسیار دقیقی را در هنگام مطالعۀ اشیاء بزرگ که خیلی گسترده نیستند و سرعت آنها به سرعت نور نزدیک نیست، فراهم میکند. زمانیکه اشیاء مورد بررسی اندازۀ یک قطر اتم را دارند، لازم است که رشتۀ فرعی اصلی دیگر مکانیک: مکانیک کوانتومی نیز معرفی شود. برای توصیف سرعتهایی که در مقایسه با سرعت نور کوچک نیستند، نسبیت خاص ضروری است. در صورتی که اشیاء خیلی بزرگ شوند، نسبیت عام قابل اجرا میشود. با این حال، تعدادی از منابع نوین شامل مکانیک نسبیت به فیزیک کلاسیک، که از نظر آنها مکانیک کلاسیک را در پیشرفتهترین و دقیقترین شکل خود نشان میدهد، میباشند.
نمودار حرکت مداری یک ماهواره در اطراف زمین، که نشاندهندۀ بردارهای سرعت عمود و شتاب (نیرو) میباشد.
اگر وضعیت کنونی یک شیء شناخته شود، میتوان با قوانین مکانیک کلاسیک پیشبینی کرد که چگونه در آینده حرکت خواهد کرد؛ (جبرگرایی) و چگونگه در گذشته حرکت کرده است (برگشت پذیری).
نخستین پیشرفت مکانیک کلاسیک اغلب به عنوان مکانیک نیوتنی یاد میشود. این شامل مفاهیم فیزیکی به کار رفته و روشهای ریاضیاتی است که توسط اسحاق نیوتن، گوتفرید ویلهلم لیبنیتز و دیگران در سدۀ ۱۷ میلادی اختراع شده است تا حرکت اجسام فیزیکی را تحت تأثیر سیستمی از نیروها توصیف کند.
بعداً، روشهای انتزاعیتری ایجاد شد که منجر به تغییر ساختار مکانیک کلاسیک موسوم به مکانیک لاگرانژی و مکانیک همیلتونی گردید. این پیشرفتها، که عمدتاً در سدههای ۱۸ و ۱۹ صورت گرفته، بهویژه از طریق استفادۀ آنها از مکانیک تحلیلی، فراتر از کارهای نیوتن است. آنها با برخی اصلاحات در همۀ زمینههای فیزیک نوین نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
مکانیک کلاسیک نتایج بسیار دقیقی را در هنگام مطالعۀ اشیاء بزرگ که خیلی گسترده نیستند و سرعت آنها به سرعت نور نزدیک نیست، فراهم میکند. زمانیکه اشیاء مورد بررسی اندازۀ یک قطر اتم را دارند، لازم است که رشتۀ فرعی اصلی دیگر مکانیک: مکانیک کوانتومی نیز معرفی شود. برای توصیف سرعتهایی که در مقایسه با سرعت نور کوچک نیستند، نسبیت خاص ضروری است. در صورتی که اشیاء خیلی بزرگ شوند، نسبیت عام قابل اجرا میشود. با این حال، تعدادی از منابع نوین شامل مکانیک نسبیت به فیزیک کلاسیک، که از نظر آنها مکانیک کلاسیک را در پیشرفتهترین و دقیقترین شکل خود نشان میدهد، میباشند.