نام دلنوشته: مباش
ژانر: تراژدی
نویسنده: bi..ta
ویراستار: miss_meli
مقدمه:
صحرا کن دلی را که چشمانت را باران کرد!
رحم مکن که از رحم، فقط حسرت در آید!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کامل شده مباش| bi..ta کاربر انجمن تک رمان
- نویسنده موضوع DARK GIRL
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 12
- بازدیدها 848
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
- وضعیت
نام دلنوشته: مباش
ژانر: تراژدی
نویسنده: bi..ta
ویراستار: miss_meli
مقدمه:
صحرا کن دلی را که چشمانت را باران کرد!
رحم مکن که از رحم، فقط حسرت در آید!
در جزیره‌ای از عشق‌دروغین،
مانند پری باش سبک و آزاد!.
جدای از این‌عشاق، تو مباش اندوهگین!.
مانند پری باش سبک و آزاد!.
جدای از این‌عشاق، تو مباش اندوهگین!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درد گریه‌هایت را، حتی اویی نمی‌داند
که چون تو، در شب هنگام زجه زد و گریست.
تو، خودت، برای دردت کافیست!.
که چون تو، در شب هنگام زجه زد و گریست.
تو، خودت، برای دردت کافیست!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در دنیایی که در آن، سنگ‌دل‌ها حکم رانی می‌کنند؛
در فراقِ و دل‌تنگی یارت مباش.
معشوق‌ها، از غریبه‌ها، سنگ‌دل‌تراند!
در فراقِ و دل‌تنگی یارت مباش.
معشوق‌ها، از غریبه‌ها، سنگ‌دل‌تراند!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در این‌برزخ خالی از عشق و جنون،
تو مباش در فراقِ معشوق!.
چون ساز مخالفی بر سر عشق باش؛
خالی از هرگونه خنده‌ی‌معکوس!.
تو مباش در فراقِ معشوق!.
چون ساز مخالفی بر سر عشق باش؛
خالی از هرگونه خنده‌ی‌معکوس!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گویی عشق، از همان تظاهرهای دروغین ساخته شد.
از یک‌تظاهر می‌توان قصه‌ی لیلی و مجنون ساخت؛
اما همان‌طور می‌شود از عشق زد و باتظاهر، سوی دل‌سنگی، تاخت!.
از یک‌تظاهر می‌توان قصه‌ی لیلی و مجنون ساخت؛
اما همان‌طور می‌شود از عشق زد و باتظاهر، سوی دل‌سنگی، تاخت!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لالایی بخوان برای سنگی که در س*ی*نه‌ات، آرامش ندارد.
سمتی از س*ی*نه‌ات خالی‌ست؛ برای آن، غم بخور!.
آن‌دل که وجود خواهد داشت؛ گویی همان رویاست.
رویایی که سنگ دید را؛ باید بد پندارند.
سمتی از س*ی*نه‌ات خالی‌ست؛ برای آن، غم بخور!.
آن‌دل که وجود خواهد داشت؛ گویی همان رویاست.
رویایی که سنگ دید را؛ باید بد پندارند.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به ارزش تمامِ نتوانستن‌هایت،
می‌توانی دل‌سنگ شوی!.
برتمام آرزوهایت،
می‌توانی پیشی گیری و هدفی برای خواستن‌هایشان شوی!.
می‌توانی دل‌سنگ شوی!.
برتمام آرزوهایت،
می‌توانی پیشی گیری و هدفی برای خواستن‌هایشان شوی!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بر حکمِ‌عقل، دلت را ساکت کن؛
بر تمامِ‌قطراتِ‌خونت، اثر کن؛
آن‌قلب بزرگ و مهربان، گاهی می‌شود کاملاً ناتوان.
نگذار کند فرمان؛
تا روزی نشوی پشیمان!.
بر تمامِ‌قطراتِ‌خونت، اثر کن؛
آن‌قلب بزرگ و مهربان، گاهی می‌شود کاملاً ناتوان.
نگذار کند فرمان؛
تا روزی نشوی پشیمان!.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دگر مباش اندوهگینِ‌روزگار.
رها کن او را؛ زندگی‌ات را بکن!.
او در فکرِتو نیست و تو در دل‌تنگی، خاکستر مشو!.
حتی بر دوست نداشتنش؛ تظاهر کن.
این‌دردها روزی فقط می‌شود "یادگار".
رها کن او را؛ زندگی‌ات را بکن!.
او در فکرِتو نیست و تو در دل‌تنگی، خاکستر مشو!.
حتی بر دوست نداشتنش؛ تظاهر کن.
این‌دردها روزی فقط می‌شود "یادگار".
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- وضعیت
