مسلماً اين است كه وي به آزاديهاي سياسي و نقش مردم اشاره نميكند. آيت الله نائيني با مطلوب توصيف كردن حكومت مشروطه در تقليل ظلم به مردم به دفاع از آزادي، مساوات، تهديد حكومت و حاكم، اعتبار رأي اكثريت و مشورت و... باور داشته و با استفاده از باورهاي ديني و تاريخي سعي در اثبات آنها دارد. دغدغه و مشكلات آيت الله نائيني، تبيين ديدگاههاي اسلامي دربارهي مهمترين بحثهاي روز يعني آزادي و تبيين نسبت آن با مباحث ديني بوده است. از اين رو صرف تأكيد شيخ فضلالله نوري بر نظر خود، با بهرهگيري از همهي مسائل ميتوان آيت الله نائيني را انديشمند طرفدار آزادي و شيخ فضلالله نوري را انديشمند طرفدار امنيت دانست. محافظت از شريعت و نظم اجتماعي و جلوگيري از هرج و مرج از چنين ديدگاهي حكايت ميكند. ضمن اينكه در بحث هيچ گونه تأييدي نسبت به آزادي (دو متن: اصالهي حرمت مشروطيت و رساله تذكرة الغافل و ارشاد الجاهل) از شيخ نوري مشاهده نميشود. به هرحال ميتوان وي را در حوزهي نهادگرايان سياسي جاي داد كه معتقدند در دوره گذار و بحران با حركت به سمت توسعه كه منجر به خشونت ميشود، نهاد، امنيت و استقلال مهمتر از آزادي فرد و گروه است. چرا كه دولت است كه نظم و امنيت را تأمين ميكند. اين نهاد به نظر ميرسد با شكست نهضت مشروطيت در فقدان سازگاري امنيت و آزادي رخ نمود. گرچه ميتوان دلايل ديگري نيز براي اين شكست اشاره نمود؛ اما فقدان تعريف روشن و شفاف و كاربست آن در مشروطيت توانست در شكست آن كارساز وتأثيرگذار باشد. مردم از بند رهيده و آزادي طلب در تعارض آزادي و امنيت، آزادي را ترجيح دادند، اما بعدها به دليل نهادينه نشدن آزادي در جامعه تن به سلطه استبداد سپردند كه امنيت را براي آنان به ارمغان آورد. اين بود كه با توجه به دلسردي و خستگي بيش از حد مردم كه در دام تنشها و كشمكشها افتاده بودند، استبداد توانست با تأمين امنيت آنان خود را بر آنان تحميل كند و بدون كمترين مقاومت از سوي مردم قدرت سياسي را از آن خود نمايد. به نظر ميرسد كه در صورت جمع ميان آزادي و امنيت بتوان به پارادوكس گرفتار شده در طول يك صد سال اخير پايان دا
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان