• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

متفرقه سیره امام جعفرصادق (ع)

  • نویسنده موضوع hasti
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 850
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
معاشرت با مردم
« روزی به قصد تسلیت گوئی به یکی از خویشاوندان نزدیکش از خانه بیرون آمد و عده ای از اصحاب نیز همراه وی بودند. از قضا در وسط راه بند کفش امام پاره شد. آن حضرت کفش به دست گرفت و پا بر*ه*نه به راه خود ادامه داد. ابن یعفور یکی از یاران نزدیک امام تا حضرت را در این وضع دید فورا کفش از پای خویش در آورد و بند آن را باز کرد و به امام تقدیم داشت، اما امام نه تنها آن بند را نگرفت بلکه با ناراحتی از او روی برگردانید و فرمود: شایسته ترین فرد برای تحمل مصیبت و ناراحتی خود صاحب مصیبت است. امام همینطور با پای بر*ه*نه راه رفت تا به منزل مردی که برای تسلیت به او بیرون آمده بود، رسید

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
مهمان نوازی
«وقتی امام در خانه اش مهمانی می داشت و سفره غذا را می گشود به مهمانان خیلی تعارف می کرد و آنان را به خوردن غذای بیشتر دعوت و ترغیب می فرمود و گاهی پس از آنکه مهمانان سیر می شدند، مجددا خوراکی می آورد و در پاسخ آنان که می گفتند ما دیگر سیر شده ایم. اشتها نداریم می فرمود: نه هنوز چیزی نخوردید. بدانید مهربانترین شما نسبت به ما کسانی هستند که بر سر سفره ما خوب غذا می خورند. آنگاه برای تشویق مهمانان به غذا خوردن و برای اینکه مبادا برخی از آنان از روی خجالت و شرم گرسنه بمانند از قول پیامبر صلی اله علیه و آله احادیثی در ارتباط با خوردن نقل می کرد تا آنا با رغبت و علاقه و طیب خاطر غذا بخورند. [4]امام در ضمن حدیثی فرمود: اینکه پنج درهم به دست گیرم و وارد بازار شما شوم و با آن غذایی تهیه کنم و چند نفر مسلمان را دعوت کرده اطعامشان کنم، نزد من دوست داشتنی تر از آن است که یک برده را آزاد کنم

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
انفاق بی منّت

وقتی که فصل میوه می شد و خرماها می رسید دستور می داد که بخشی از دیوار باغ را خ*را*ب کنند و شکافی ایجاد نمایند تا مردم بتوانند از آنجا وارد شوند و از میوه باغ بخورند... و نیز دستور می داد برای همسایگان باغ، پیر مردان کودکان و بیماران و زنان که نمی توانستند به باغ بیایند، برای هر نفرشان به اندازه یک مشت پر خرما ببرند

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
برآورده کردن حاجت نیازمندان
امام در ر*اب*طه با خود چنین می گوید: گاهی شخص نیازمندی حاجت خود را پیش من می آورد و من با سرعت تمام آن را انجام می دهم که مبادا زمینه از بین برود و او خود بخود از من بی نیاز گردد. [7]



کمک مالی
مفضل بن قیس گفت: خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم و از اوضاع خود شكایت كردم و تقاضاى دعا نمودم. فرمود كنیز! آن كیسه را كه ابو جعفر داده بیاور و كیسه را آورد فرمود: در این كیسه چهار صد دینار است صرف در احتیاج خود بنما.

عرض كردم بخدا قسم نظرم این نبود تقاضاى دعا داشتم! فرمود: از دعا فراموش نخواهم كرد ولى به مردم وضع خود را نگو كه پیش آنها سبك می شوى‏

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
اطعام فقرا
هشام بن سالم گفت: هر وقت تاریكى شب همه جا را مى‏گرفت و مقدارى از شب می گذشت حضرت صادق علیه السّلام انبانهایى از نان و گوشت و پول برمی داشت و بر شانه می گرفت می رفت به در خانه مستمندان مدینه بین آنها تقسیم می كرد با اینكه او را نمی شناختند پس از شهادت امام صادق دیگر آن شخص را نیافتند فهمیدند آن جناب امام صادق بوده است‏. [9]



توجه ویژه به شاکران الهی

مسمع بن عبد الملك گفت: در منا خدمت حضرت صادق علیه السلام مشغول انگور خوردن بودیم گدائى آمد و تقاضا كرد امام دستور داد یك خوشه انگور به او بدهند. گدا گفت احتیاج به انگور ندارم اگر پول بدهید خوب است امام فرمود خداوند وسعت به تو بدهد گدا رفت باز برگشت گفت همان خوشه انگور را بدهید فرمود برو خدا گشایش دهد به تو و چیزى به او نداد.
گداى دیگرى آمد امام علیه السّلام سه دانه انگور به او داد گدا گرفت و گفت الحمد لله رب العالمین خدائى كه مرا روزى بخشید. امام فرمود: بایست دست مبارك را پر از انگور كرده به او داد باز گفت حمد و سپاس خدائى راست كه به من روزى بخشید باز فرمود بایست.


از غلامش پرسید چقدر پول دارى؟ عرض كرد تقریبا بیست درهم فرمود: به این فقیر بده گدا گفت: خدایا ترا سپاسگزارم! این نعمت از جانب تو است خدائى كه شریكى ندارى. باز امام فرمود: بایست! پیراهن خود را از تن بیرون آورد فرمود: این را بپوش. گدا پوشیده گفت: خدا را شكر می كنم كه مرا پوشانید و لباس به من داد؛ سپس روى به امام كرد و گفت : خداوند به شما جزاى خیر بدهد. جز این دعا چیزى نگفت و برگشت و رفت .

ما با خود این طور خیال كردیم كه اگر آن گدا دعا براى خود حضرت نمی كرد پیوسته به او چیزى می داد چون هر چه حمد و سپاس خدا را می نمود به او مقدارى مى‏بخشید.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

hasti

مدیر بازنشسته دین و مذهب
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-06-24
نوشته‌ها
1,992
لایک‌ها
2,951
امتیازها
93
سن
27
کیف پول من
469
Points
7
مواعظ اخلاقی امام صادق علیه السلام
ابو اسامه گفت از حضرت صادق(علیه السلام) شنیدم میفرمود: تقوى و پرهیزگارى را از دست ندهید. ورع، كوشش، راستگوئى، اداى امانت و خوش اخلاقى، خوشرفتارى با همسایگان. مردم را بسوى ما دعوت كنید نه با زبانتان. و باعث افتخار ما باشید نه باعث ننگ و عار ما. سعى كنید سجده‏ها و ركوع را طولانى نمائید زیرا وقتى یكى از شما ركوع طولانى دارد شیطان از پشت سر او فریاد میزند واى بر من اینها اطاعت كردند و من معصیت و اینها سجده نمودند و من مخالفت كردم.

سه چیز است كه خداوند بوسیله آنها پیوسته عزت و شرافت مرد مسلمان را میافزاید: 1- چشم‏پوشى از كسى كه به تو ستم نموده. 2- و بخشیدن‏ بكسى كه ترا محروم كرده. 3- پیوند خویشاوندى با كسى كه از تو قطع ر*اب*طه نموده‏


ابن سنان از حضرت صادق(علیه السلام) نقل كرد كه فرمود: مزاح و شوخى نكن که نورانیتت از میان می رود و دروغ نگو ارزش خود را از دست می دهى. از دو صفت بپرهیز دلتنگى و تنبلى؛ زیرا اگر دلتنگ و آزرده باشى بر حق صبر نخواهى نمود و اگر تنبلى كنى حق كسى را ادا نخواهى كرد. عیسى مسیح می گفت: هر كه زیاد گرفتارى براى خود داشته باشد بیمار مى‏شود و هر كه بداخلاق باشد خود را عذاب می دهد و هر كه زیاد صحبت كند خطایش زیاد مى‏شود و هر كه زیاد دروغ بگوید ارزش خود را از دست می دهد و هر كه ناسزا به مردم بگوید جوانمردى را از دست می دهد. [11]



مردى به حضرت صادق از همسایه خود شكایت كرد فرمود صبر كن. عرض كرد: مردم مرا نسبت به خوارى و ذلت میدهند. فرمود خوار و ذلیل كسى است كه ظالم باشد. - فرمود وقتى دنیا بكسى رو آورد محاسن و نیكی هاى دیگران را به او مى‏بخشد و اما وقتى دنیا پشت كرد محاسن و نیكی هاى خود شخص را از او سلب میكند. - شخصى از كنار امام(ع) می گذشت و آن جناب مشغول غذا خوردن بودند سلام نكرده امام او را دعوت به غذا نمود. عرض كردند: سنت بر این است كه اول سلام كنى بعد دعوت به غذا با این كه امام سلام را عمدا ترك كرده بود فرمود: این از فقاهتهاى عراقى است كه بوى بخل و خسّت می دهد. [12]

و فرمود هر كس فتنه‏اى را برانگیزد خودش طعمه آن فتنه خواهد شد. و فرمود خانواده شخص اسیران زیردست اویند بهر كس خداوند نعمتى ارزانى داشته بر اسیران خود توسعه بخشد اگر این كار را نكند ممكن است نعمت از او زائل گردد. - فرمود وقتى قلب اصلاح شود ظاهر انسان تقویت میگردد. [13]

و فرمود سه چیز است كه خداوند بوسیله آنها پیوسته عزت و شرافت مرد مسلمان را میافزاید: 1- چشم‏پوشى از كسى كه به تو ستم نموده. 2- و بخشیدن‏ بكسى كه ترا محروم كرده. 3- پیوند خویشاوندى با كسى كه از تو قطع ر*اب*طه نموده
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا