• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

شورای نقد تو رویا نیستی | م.صالحی کاربر انجمن تک رمان

  • نویسنده موضوع م.صالحی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 9
  • بازدیدها 806
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

م.صالحی

ناظر بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-16
نوشته‌ها
469
لایک‌ها
4,745
امتیازها
73
سن
33
محل سکونت
حوالی کویر
کیف پول من
462
Points
0
نام رمان: تو رویا نیستی​
نویسنده: م.صالحی​
ژانر: عاشقانه، معمایی، جنایی​
خلاصه: رمان در ر*اب*طه با پسری است به نام نیکان که دلباخته‌ی دختری می شود که همسر پدر دوستش است، نیکان که می‌داند این عشق ممنوعه و گناه است سعی می ‌کند او را فراموش کند اما به طور اتفاقی متوجه می‌شود جان این دختر در خطر است، جان این دختر را نجات می‌دهد اما خودش...​
لینک رمان:​
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : م.صالحی

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,739
لایک‌ها
12,268
امتیازها
113
کیف پول من
9,253
Points
2
| به نام نگارنده هستی |
نویسنده گرامی؛ شروع معرفی و نقد رمانتان را به شما تبریک می‌گویم.
قبل از هر چیزی تاپیک زیر را مطالعه نمایید:

اطلاعیه? - قوانین درخواست نقد | انجمن تک رمان

نویسندگان عزیز توجه نمایید چنین پیام هایی اسپم محسوب می‌شوند:
_وااای چه رمان زیبایی
_کی تموم میشه پس؟
_اه از شخصیت علی بدم میاد!
و....
در صورت مشاهده از گزینه "گزارش" استفاده کنید.
در صورت مشاهده نقد تند و بی احترامی به مدیریت نقد مراجعه نمایید.
موفق باشید.
مدیریت تیم نقد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎

Mids

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-30
نوشته‌ها
368
لایک‌ها
6,309
امتیازها
103
سن
18
وب سایت
forum.taakroman.ir
کیف پول من
4,009
Points
0
نقد رمان «تو رویا نیستی»
منتقد Mids

نویسنده‌ی عزیز، این نقد برای کمک به شماست پس از برخورد تند خودداری کنید.

نام رمان
شاید نیاز به تغییر نام رمان باشه. این کار هوشمندانه‌ایه که اسم یکی از کاراکترهای اصلی «رویا» رو اینطور به نام رمان اضافه کنید، ولی هرچند که زیبا هم باشه با ژانرهای معمایی و جنایی رمان همخوانی نداره.

ژانر
ژانرهای نوشته شده به خوبی در رمان دیده میشن و مشکلی در انتخاب ژانر دیده نمیشه.

ایده‌ی رمان
ایده، ایده‌ی نسبتا جدیدی نبود و می‌تونست کمی متفاوت‌تر باشه.

خلاصه
درباره‌ی خلاصه، درواقع باید اتفاقاتی که منجر میشن داستان شکل بگیره به صورت پیچیده (با توجه به ژانر معمایی) نوشته بشه تا خواننده رو گیج کنه و به داستان جذبش کنه. هرچند خلاصه کلیت داستان رو توضیح می‌داد ولی جذابیت کافی برای جذب خواننده رو نداشت.


ماجرای اصلی کمی زودتر از اونچه که باید شروع شد. خواننده فرصت آشنایی بیشتر با فضا و کاراکترها رو نداشت پس نویسنده تمام اطلاعات رو یکجا وارد داستان کرد که از جذابیت داستان کم کرد.

سیر داستان
رمان سیر بسیار تندی داره و بهتره که کمتر بشه، چون این هم مثل سیر کند خواننده رو اذیت می‌کنه. ماجرای اصلی خیلی زود شروع شد و داستان همینجور داره سریع پیش میره. با توجه به ژانر معمایی‌ای که رمان داره باید سیرش کمی آروم‌تر بشه.

موضوع رمان
موضوع رمان تا حدود زیادی کلیشه‌ایه به این دلیل که ازدواج اجباری، عشق ممنوعه و عشقی که در نگاه اول به وجود بیاد خیلی تکراری شدن. مثلا، نیکان فقط برای چند ثانیه رویا رو دید که بدون هیچ حرفی از کنارشون رد شد. و بعد از بیهوش شدن رویا وقتی فقط دستش رو گرفت ضربان قبلش بالا رفت و گر گرفت و با خودش گفت من چم شده؟ خب، این اصلا امکان پذیر نیست. اون حتی رویا رو نمی‌شناسه.

من تک پسر هستم و هیچ خواهر و برادری ندارم برای همین همیشه سیاوش و سایه رو مثل خواهر و برادر خودم می‌دونستم.
مثلا نیازی به توضیح دادن تک پسر بودن نیکان نبود. میشد وقتی نیکان به خونه‌ی پدر و مادرش رفت این رو مشخص می‌کرد، با گفتن اینکه پدر و مادرش تنها زندگی می‌کنن و اون تنها فرزنده.

سوییچم رو دادم به منشی تا به آقاحامد راننده‌ی شرکت بده که ماشین رو به خونه‌م ببره، چرا می‌گم خونه‌م چون چند وقتی هست که از سر لج و لجبازی با بابام ازشون جدا شدم و تنها زندگی می‌کنم، موضوع هم از این قراره که بابام اصرار داره که با دختر عمه‌م ازدواج کنم اما من هم زیر بار نمی‌رم چون اصلاً علاقه‌ی به دریا ندارم، دختر بدی نیست اما من ازش خوشم نمیاد.
می‌شد به طرز زیباتری مستقل زندگی کردن نیکان رو نوشت. همونطور هم که قبل‌تر گفتم ازدواج اجباری تکراری شده، و معمولا هم یه دختری هست که با اینکه آدم بدی نیست، کاراکتر اصلی دوستش نداره.

نگاهم رو به سایه دادم که از پله‌ها پایین می‌آمد، سایه یه دختر 24 ساله بود و دانشجوی رشته‌ی معماری، علاقه‌ی زیادی هم به ورزش‌های رزمی داشت.
نثر کتابی و محاوره با همدیگه قاطی شدن. و اینکه نیازی به گفتن سن، رشته، و علایق سایه نبود چون الان موضوع حول دعواهای سایه و رویا می‌چرخید. اینجور چیزها باید در طول داستان کم کم مشخص بشن نه یکهو و در جایی بی‌ربط.

نگاهم رو به چهره‌ش دوختم، ل*بش پاره شده بود و خ*ون می‌اومد، از دماغشم همینطور، چشم چپش هم سیاه و ک*بود شده بود.
با خ*ون اومدن ل*ب رویا میشه کنار اومد، ولی خب نمیشه که فقط توی چند ثانیه چشمش ک*بود بشه. چون آخرین بازی که سیاوش و نیکان رویا رو دیدن صورتش سالم بود.

گفتم:
- می‌خواید این رو همین‌جوری بذارید برید، درسته که زنده‌ست اما حالش خوب نیست، بهتر نیست ببریمش درمانگاهی، یه جای.
سیاوش و سایه نگاهی به هم انداختند و سیاوش گفت:
- تو حالت خوبه نیکان، چیه انگاری خشکلی این دختره چشت رو گرفته، این دختره شوهر داره، حواست هست.
از حرفش جا خوردم، یعنی این‌قدر زود خودم رو لو دادم

چندین جا بجای «خوشگل» نوشته شده «خشکل» و این درست نیست. اینکه نگران جون یک نفر باشیم به این معنی نیست که توی چند ثانیه عاشقش شدیم، ولی خب نیکان توی کمتر از یک دقیقه عاشق رویا شد. داستان باید باور پذیر باشه.

دیالوگ و مونولوگ
بیشتر رمان دیالوگ بود تا مونولوگ و پرحرفی کاراکترها حوصله‌ی خواننده رو سر می‌بره. بهتره که از مونولوگ بیشتر استفاده بشه و توضیحات مفیدتری هم توی رمان تعریف بشه.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Mids

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,739
لایک‌ها
12,268
امتیازها
113
کیف پول من
9,253
Points
2
امضا : MAHTA☽︎

م.صالحی

ناظر بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-16
نوشته‌ها
469
لایک‌ها
4,745
امتیازها
73
سن
33
محل سکونت
حوالی کویر
کیف پول من
462
Points
0
سلام می بخشید یه خورده سرم شلوغ بود برای همین دیر خوندمش بله نقد رو می پذیرم و واقعا ممنونم از دوست عزیز نقادمون که وقت گذاشتن وقبول زحمت کردن
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : م.صالحی

م.صالحی

ناظر بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-16
نوشته‌ها
469
لایک‌ها
4,745
امتیازها
73
سن
33
محل سکونت
حوالی کویر
کیف پول من
462
Points
0
فقط یک مورد اینکه گفتید از دیالوگ زیاد استفاده کردم خب سعی می‌کنم کمتدش کنم ولی این مدل شده سبک نوشتن من،ولی چشم باز هم سعی می‌کنم کمترش کنم که از حوصله خواننده خارج نشه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : م.صالحی

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,739
لایک‌ها
12,268
امتیازها
113
کیف پول من
9,253
Points
2
فقط یک مورد اینکه گفتید از دیالوگ زیاد استفاده کردم خب سعی می‌کنم کمتدش کنم ولی این مدل شده سبک نوشتن من،ولی چشم باز هم سعی می‌کنم کمترش کنم که از حوصله خواننده خارج نشه
اشتباه نشه گلم! دیالوگ بیشتر دیده میشه چون کمتر به حالت‌های گوینده‌ی دیالوگ پرداختین. اگر اینو به حدش برسونید حتما که دیالوگ‌هاتون جذاب‌تر دیده میشن ?

ممنون جانم.
ما برای ویرایش شما تا 14مهرماه زمان در نظر گرفتیم.
موفق باشید?
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHTA☽︎

م.صالحی

ناظر بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-16
نوشته‌ها
469
لایک‌ها
4,745
امتیازها
73
سن
33
محل سکونت
حوالی کویر
کیف پول من
462
Points
0
اشتباه نشه گلم! دیالوگ بیشتر دیده میشه چون کمتر به حالت‌های گوینده‌ی دیالوگ پرداختین. اگر اینو به حدش برسونید حتما که دیالوگ‌هاتون جذاب‌تر دیده میشن ?

ممنون جانم.
ما برای ویرایش شما تا 14مهرماه زمان در نظر گرفتیم.
موفق باشید?
سپاس از سعی می‌کنم توی موعد مقرر تمومش کنم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : م.صالحی

MAHTA☽︎

مدیرارشد بازنشسته+نویسنده اختصاصی
نویسنده اختصاصی
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,739
لایک‌ها
12,268
امتیازها
113
کیف پول من
9,253
Points
2
امضا : MAHTA☽︎

م.صالحی

ناظر بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-16
نوشته‌ها
469
لایک‌ها
4,745
امتیازها
73
سن
33
محل سکونت
حوالی کویر
کیف پول من
462
Points
0
امضا : م.صالحی
بالا