کاربرد نیم فاصله
در زبان فارسی دو نوع فاصله وجود دارد:
فاصلهٔ برونکلمه [فاصلهٔ حقیقی] و فاصلهٔ درونکلمه[فاصلهٔ مجازی]؛ فاصلهٔ برونکلمه نشانهٔ استقلال دو واژه از هم است و برای «چند واژه» کاربرد دارد؛
مثال:
علی کتاب دارد.
هر کدارم از این کلمات یک فاصله حقیقی با کلمات قبل و بعد خود دارند.
فاصلهٔ درونکلمه [یا فاصلهٔ مجازی] برای جدانویسی درون «یک واژه» میآید.
مثال:
کتابهای
زیباتر/زیباترین
مدرسهی
اینقدر
همانطور
فاصلهٔ درونکلمه که به آن فاصلهٔ مجازی یا فاصلهٔ صفر و گاه نیمفاصله و فاصلهٔ جامد هم گفته شده، نویسهای در استاندارد یونیکد است که در فارسی در مواردی که دو حرف به هم نمیچسبند ولی «فاصلهٔ مرئی» ندارند استفاده میشود.
فاصلهی حقیقی یعنی ما آشکار می دونیم که فاصله داره . مثل آب را ببند.
کلمه های دو قسمتی هستند که در معنی با هم هستند اما جدا نوشته میشن اونم با فاصله نه با #نیم_فاصله
مثل
آنها
اینقدر
همانطور
????
مهمترین موارد کاربرد نیمفاصله چیست؟
ـ «می» و «نمی» افعال مضارع: میشود، میرود، میخورد، میزنند، میگویند، نمیتوانند و…
ـ «ها»ی جمع: دستها، گفتهها، خطهای، آموزشهای، تهرانیها و…
ـ پسوند فعلها: خوردهام، بردهای، دادهایم، شستهاند، کردهاید و…
ـ «ی» اضافه: برنامهی، نقشهی و…
ـ بسیاری از کلمههایی که از دو یا چند جزء تشکیل شدهاند: حرفهای، دیوانهوار، سیلآسا، زشتتر، خوشگلترین، زرینهفام، لالهگون، ریختهگری، بهرهمند، رئیسجمهور، خاتمکاری، گلیمبافی، قانونمداری، بینالمللی، تفاهمنامه
ای آخر مستقل با نیم فاصله میاد.
??????
«با» هر وقت صفت میسازد بدون فاصله از کلمهی بعدی خود نوشته میشود و در غیر این صورت با یک فاصلهی کامل از کلمهی بعدی خود.
شاید با یک مثال ساده موضوع کاملاً روشن شود:
با حوصله و دقت پیش برو.
آدم باحوصلهای است.
همانطور که میبینید، در مثال اول «با» فقط حرف اضافه است و با یک فاصله از کلمهی بعدیاش نوشته شده، اما در مثال دوم چون «باحوصله» صفت است، «با» به کلمهی بعدیاش چسبیده است.
به شیوهی نوشته شدن «با» در جملات زیر دقت کنید و علت بیفاصله بودن یا فاصله داشتن «با» را تحلیل کنید:
بچهی باادبی است.
با پشتکار به هدفت خواهی رسید.
وسایل را با احتیاط حمل کنید.
مدیر باتجربه تصمیمات عجولانه نمیگیرد.
محصول بادوامی است.
فیلم باحالی بود.
?????
پسوند «جات» در فارسیِ امروز بهکار میرود و از نشانههای جمع شمرده میشود. مثال: ادارهجات، ترشیجات، سبزیجات، شیرینیجات، روزنامهجات، طلاجات، کارخانهجات، نوشتهجات.
و با نیمفاصله از حرف قبلی خود نوشته میشود.
فقط افعالی که دو حرف بعد از "می" میمونه سرهم نوشته میشه.
مثال: میشه، میگه، میره و..
غیر از کلمه "میزد"
?????
. طبق دستور فرهنگستان دو واژه «کمتر» و «بیشتر» سرهم نوشته میشوند اما پیشوند «تر» در بقیه کلمات با نیمفاصله نوشته میشود.
#نکته: کلمات مرکبی که جزء دوم آنها اسم است نیمفاصله/بیفاصله نوشته میشوند:
۱. صفت ساده+اسم= صفت مرکب شیرینسخن، خوشطینت، سفیدپوست.
۲. صفت فاعلی+اسم= صفت فاعلی مرکب
درندهخو.
۳. صفت مفعولی+اسم= صفت مفعولی مرکب
افتادهحال، شکستهدل.
۴. صفت شمارشی+اسم= اسم/صفت مرکب
چهارسو، پنجتن، هزارپا.
۵. ضمیر+اسم= صفت مرکب
خودرأی، خودسر، خودکار
پیشوندِ نفیِ «بی» + اسم، صفت میسازد و نیمفاصله میشود:
بیقرار، بیدین، بیمروت، بیانصاف، بیاشکال، بیتربیت، بیعار، بیخرد، بیکران، بیدریغ، بیکلک، بیجان، بیسر، بیشرف، بیمصرف، بینقص، بیحیا، بیشیلهپیله، بیبندوبار، بیسروسامان، بیکموکاست، بیدستوپا، بیچشمورو، بیاسمورسم، بیسروپا، بیاصلونسب، بیپدرمادر، بیهمهچیز، بیسروته، بیقیدوبند.
????
«آن» و «این» در ترکیباتِ زیر همواره نیمفاصله نوشته میشوند. هرکدام از اینها یک واحدِ واژگانی هستند و در فرهنگها مَدخل میشوند:
«آن ــ»
آنجا، آنجایی، آنجور، آنجوری، آنچنان، آنچنانی، آنچه، آندگر، آندیگر، آندیگری، آنسان، آنطور، آنطورها، آنقدر، آنقدرها، آنکاره، آنکه، آنگاه، آنوقت، آنها، آنهم، آنهمه، آنیکی.
«این ــ»
اینجا، اینجا و آنجا، اینجانب، اینجور، اینجوری، اینچنین، اینچنینی، اینسان، اینطور، اینطوری، اینقدر، اینقدری، اینقدرها، اینکاره، اینکه، اینگونه، اینها، اینهمه، اینیکی.
در زبان فارسی دو نوع فاصله وجود دارد:
فاصلهٔ برونکلمه [فاصلهٔ حقیقی] و فاصلهٔ درونکلمه[فاصلهٔ مجازی]؛ فاصلهٔ برونکلمه نشانهٔ استقلال دو واژه از هم است و برای «چند واژه» کاربرد دارد؛
مثال:
علی کتاب دارد.
هر کدارم از این کلمات یک فاصله حقیقی با کلمات قبل و بعد خود دارند.
فاصلهٔ درونکلمه [یا فاصلهٔ مجازی] برای جدانویسی درون «یک واژه» میآید.
مثال:
کتابهای
زیباتر/زیباترین
مدرسهی
اینقدر
همانطور
فاصلهٔ درونکلمه که به آن فاصلهٔ مجازی یا فاصلهٔ صفر و گاه نیمفاصله و فاصلهٔ جامد هم گفته شده، نویسهای در استاندارد یونیکد است که در فارسی در مواردی که دو حرف به هم نمیچسبند ولی «فاصلهٔ مرئی» ندارند استفاده میشود.
فاصلهی حقیقی یعنی ما آشکار می دونیم که فاصله داره . مثل آب را ببند.
کلمه های دو قسمتی هستند که در معنی با هم هستند اما جدا نوشته میشن اونم با فاصله نه با #نیم_فاصله
مثل
آنها
اینقدر
همانطور
????
مهمترین موارد کاربرد نیمفاصله چیست؟
ـ «می» و «نمی» افعال مضارع: میشود، میرود، میخورد، میزنند، میگویند، نمیتوانند و…
ـ «ها»ی جمع: دستها، گفتهها، خطهای، آموزشهای، تهرانیها و…
ـ پسوند فعلها: خوردهام، بردهای، دادهایم، شستهاند، کردهاید و…
ـ «ی» اضافه: برنامهی، نقشهی و…
ـ بسیاری از کلمههایی که از دو یا چند جزء تشکیل شدهاند: حرفهای، دیوانهوار، سیلآسا، زشتتر، خوشگلترین، زرینهفام، لالهگون، ریختهگری، بهرهمند، رئیسجمهور، خاتمکاری، گلیمبافی، قانونمداری، بینالمللی، تفاهمنامه
ای آخر مستقل با نیم فاصله میاد.
??????
«با» هر وقت صفت میسازد بدون فاصله از کلمهی بعدی خود نوشته میشود و در غیر این صورت با یک فاصلهی کامل از کلمهی بعدی خود.
شاید با یک مثال ساده موضوع کاملاً روشن شود:
با حوصله و دقت پیش برو.
آدم باحوصلهای است.
همانطور که میبینید، در مثال اول «با» فقط حرف اضافه است و با یک فاصله از کلمهی بعدیاش نوشته شده، اما در مثال دوم چون «باحوصله» صفت است، «با» به کلمهی بعدیاش چسبیده است.
به شیوهی نوشته شدن «با» در جملات زیر دقت کنید و علت بیفاصله بودن یا فاصله داشتن «با» را تحلیل کنید:
بچهی باادبی است.
با پشتکار به هدفت خواهی رسید.
وسایل را با احتیاط حمل کنید.
مدیر باتجربه تصمیمات عجولانه نمیگیرد.
محصول بادوامی است.
فیلم باحالی بود.
?????
پسوند «جات» در فارسیِ امروز بهکار میرود و از نشانههای جمع شمرده میشود. مثال: ادارهجات، ترشیجات، سبزیجات، شیرینیجات، روزنامهجات، طلاجات، کارخانهجات، نوشتهجات.
و با نیمفاصله از حرف قبلی خود نوشته میشود.
فقط افعالی که دو حرف بعد از "می" میمونه سرهم نوشته میشه.
مثال: میشه، میگه، میره و..
غیر از کلمه "میزد"
?????
. طبق دستور فرهنگستان دو واژه «کمتر» و «بیشتر» سرهم نوشته میشوند اما پیشوند «تر» در بقیه کلمات با نیمفاصله نوشته میشود.
#نکته: کلمات مرکبی که جزء دوم آنها اسم است نیمفاصله/بیفاصله نوشته میشوند:
۱. صفت ساده+اسم= صفت مرکب شیرینسخن، خوشطینت، سفیدپوست.
۲. صفت فاعلی+اسم= صفت فاعلی مرکب
درندهخو.
۳. صفت مفعولی+اسم= صفت مفعولی مرکب
افتادهحال، شکستهدل.
۴. صفت شمارشی+اسم= اسم/صفت مرکب
چهارسو، پنجتن، هزارپا.
۵. ضمیر+اسم= صفت مرکب
خودرأی، خودسر، خودکار
پیشوندِ نفیِ «بی» + اسم، صفت میسازد و نیمفاصله میشود:
بیقرار، بیدین، بیمروت، بیانصاف، بیاشکال، بیتربیت، بیعار، بیخرد، بیکران، بیدریغ، بیکلک، بیجان، بیسر، بیشرف، بیمصرف، بینقص، بیحیا، بیشیلهپیله، بیبندوبار، بیسروسامان، بیکموکاست، بیدستوپا، بیچشمورو، بیاسمورسم، بیسروپا، بیاصلونسب، بیپدرمادر، بیهمهچیز، بیسروته، بیقیدوبند.
????
«آن» و «این» در ترکیباتِ زیر همواره نیمفاصله نوشته میشوند. هرکدام از اینها یک واحدِ واژگانی هستند و در فرهنگها مَدخل میشوند:
«آن ــ»
آنجا، آنجایی، آنجور، آنجوری، آنچنان، آنچنانی، آنچه، آندگر، آندیگر، آندیگری، آنسان، آنطور، آنطورها، آنقدر، آنقدرها، آنکاره، آنکه، آنگاه، آنوقت، آنها، آنهم، آنهمه، آنیکی.
«این ــ»
اینجا، اینجا و آنجا، اینجانب، اینجور، اینجوری، اینچنین، اینچنینی، اینسان، اینطور، اینطوری، اینقدر، اینقدری، اینقدرها، اینکاره، اینکه، اینگونه، اینها، اینهمه، اینیکی.