• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

اشعار برتولت برشت

  • نویسنده موضوع .SARISA.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 618
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0

امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون می‌جهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنید
یادتان باشد
که از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفش‌هامان کشور عوض کردیم
و میدان‌های جنگ طبقاتی را با یأس پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می‌دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می‌کند.



حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می‌کند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
در حیاط
درخت آلویی هست!
درختی کوچک؛
که کسی باورش ندارد!


دستی به او نمی‌رسد؛
نرده‌ها احاطه‌اش کرده‌اند.


دلش می‌خواهد رشد کند
درخت کوچک!
آری،
دلش می‌خواهد رشد کند؛
و برای کسی مهم نیست
سهم اندکش از آفتاب!
چه کسی باور می‌کند
آلو بودن درخت را
وقتی یک دانه آلو ندارد؟
اما تو می‌توانی؛
وقتی متوجه برگ‌هایش باشی!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
چه لذتی دارد آغاز!
دمیدنِ سحر
اولین چمن
وقتی که رنگ سبز
تقریباً از یاد رفته است.

وای،اولین صفحه‌ی کتابِ دلخواه‌ات!غافل‌گیری !
آهسته بخوان
بخش ناخوانده‌اش
خیلی زود باریک خواهد شد!
و نخستین مشتِ آب
بر چهره‌ی رنگ پریده.
پیراهن پاکیزه‌ی خنک.
آغاز عشق.
نگاه اغواگر.
وای! آغاز کار.
ریختن روغن در ماشین سرد
نخستین تکان دست
و نخستین غرش و جهش موتور!
و نخستین پُک سیگار
که ریه‌ها را پر می‌کند.
آه! یک فکر تازه!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
وقتی سنگ بگوید : بر زمین می‌افتم
اگر به هوا پرتاب‌ام کنی
باورش کن.
وقتی آب بگوید که خیس می‌شوی
اگر در آب فرو روی،
باورش کن
اگر معشوقه‌ات بگوید که می‌خواهد بیاید
باورش مکن

اینجا قانون طبیعت عمل نمی‌کند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
کسی که
دوستش دارم
به من گفته است
که به من محتاج است


به همین خاطر هم
من مواظب خودم هستم
و چشمانم باز است
در راهی که می‌روم

و دلهره دارم
از هر قطره باران
که مبادا
با ضربتی نابودم کند
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
برایم بنویس ، چه تنت هست ؟ لباست گرم است ؟
برایم بنویس ، چطوری میخوابی ؟ جایت نرم است ؟
برایم بنویس ، چه شکلی شده ای ؟ هنوز مثل آن وقت ها هستی ؟
برایم بنویس ، چه کم داری ؟ بازوان مرا ؟
برایم بنویس ، حالت چطور است ؟ خوش می گذرد ؟
برایم بنویس ، آن ها چه می کنند ؟ دلیریت پا برجاست ؟
برایم بنویس ، چه کار میکنی ؟ کارت خوب است ؟
برایم بنویس ، به چه فکر می کنی ؟ به من ؟
مسلماً فقط من از تو می پرسم
و جواب ها را می شنوم که از د*ه*ان و دستت می افتند
اگر خسته باشی ، نمی توانم
باری از دوشت بردارم
اگر گرسنه باشی ، چیزی ندارم که بخوری
و بدین سان گویا از جهان دیگری هستم

چنان که انگار فراموشت کرده ام
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
نظر به اینکه
ما ضعیفیم
برای بندگی ما
قانون ساختید
نظر به اینکه دیگر
نمیخواهیم بنده باشیم
قانون شما در آینده باطل است.


تهدید میکنید ما را
تصمیم ما بر اینست
کز زندگانی بد
بیشتر از مرگ بترسیم.

نظر به اینکه
گرسنه خواهیم ماند
اگر زین بیش تحمل کنیم
تا که باز
غارت کنید ما را
مصممیم که زین پس
از نان شب که فاقد آنیم
کسی نیست ما را جدا نماید
جز شیشه های ویترین.

نظر به اینکه
با تفنگ و توپ
تهدید میکنید ما را
تصمیم ما بر اینست
کز زندگانی بد
بیشتر از مرگ بترسیم.

نظر به اینکه
خانه های بسیار
در هر کجا به پاست
ولی ما
بامی بر سر نداریم
تصمیم ما بر اینست
که در این خانه ها بخوابیم
زیرا که دیگر
زاغه هامان خوش نمیاید.

نظر به اینکه
با تفنگ و توپ
تهدید میکنید ما را
تصمیم ما بر اینست
کز زندگانی بد
بیشتر از مرگ بترسیم.

نظر به اینکه
ذغالها به خروار
در انبارهایتان پر است
ما بی ذغال
از سردی زمستان میلرزیم
تصمیم ما بر اینست
که آن ذغال ها را
در اختیار گیریم.

نظر به اینکه
با توپ وتفنگ
تهدید میکنید ما را
تصمیم ما بر اینست
کز زندگانی بد
بیشتر از مرگ بترسیم.

نظر به اینکه
موفق نمیشوید
ما را دستمزدی کافی دهید
خود کارگاهها را
در اختیار خواهیم گرفت.

نظر به اینکه بدون شما
ما را نان کافی خواهد بود
نظر به اینکه با توپ وتفنگ
تهدید میکنید ما را
تصمیم ما بر اینست
کز زندگانی بد
بیشتر از مرگ بترسیم.

نظر به اینکه
به گفته های دولت
ایمان نداریم
زین پس مصممیم
رهبری را خود در دست گیریم
و دنیای بهتری سازیم.

نظر به اینکه
تنها زبان توپ را آشنا هستید
و به زبان دیگری تکلم نمیکنید
ناچار خواهیم بود
لوله های توپ را
به طرف شما برگردانیم

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.

.SARISA.

مدیریت کل سایت بازنشسته
کاربر ویژه تک رمان
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-15
نوشته‌ها
1,239
لایک‌ها
25,285
امتیازها
138
سن
23
کیف پول من
83
Points
0
میخواهم با کسی بروم
که دوستش دارم
نمیخوام بهای همراهی را
با حساب و کتاب بسنجم،
یا در اندیشه ی خوب و بدش باشم،
نمیخواهم بدانم
دوستم دارد یا نه
میخواهم بروم
با کسی که

دوستش میدارم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : .SARISA.
بالا