• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان ترسناک.فانتزی.عاشقانه‌ مَسخِ لَطیف به قلم کوثر حمیدزاده کلیک کنید

یکشنبه غم انگیز، ترانه‌ی خودکشی!

  • نویسنده موضوع SilveRwinG
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 228
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

SilveRwinG

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-07
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
11,847
امتیازها
0
کیف پول من
408
Points
0
Rezso Seress موسیقی دان مجارستانی و خانه به دوشی بود که یک سال پس از آنکه معشوقه اش به خاطر نداری و در به دری ترکش کرد پشت پیانو نشست تا به خواست دوستش برای ترانه او آهنگی بسراید .
صندلی اش را تنظیم کرد و بالای دفترچه نت نوشت : تقدیم به معشوقه قهر کرده ام ...یکشنبه غمگین تا سه سال پس از آن شهرت زیادی نداشت.
اولین بار ماموران پلیس بوداپست فوریه ۱۹۳۶ هنگام تحقیق روی پرونده خودکشی کفاشی به نام جوزف کلر به قدرت این آهنگ پی بردند. آنها متوجه شدند که متوفی به جای وصیتنامه یا متنی که دلیل خودکشی اش را توضیح دهد، کاغذی با چند بیت شعر از ترانه ای گمنام به جا گذاشته. آنها گمان کردند که این ترانه برای جوزف کلر، خاطره ای شخصی را تداعی می کرده است.
پس از مرگ جوزف کلر، خودکشی های دیگری در مجارستان اتفاق افتاد که در تمام آنها رد پای یکشنبه غمگین وجود داشت. بعضی از درگذشتگان، شعر این ترانه را به جای وصیتنامه از خود باقی گذارده و بعضیها نیز پیش از مرگ به تأثیر این آهنگ بر تصمیمشان به خودکشی اشاره کرده بودند.
خبر رسید که دو نفر در دو شهر مختلف (بدون اینکه از دیگری خبری داشته باشند) از نوازندگان دوره گرد خواسته بودند تایکشنبه غمگین را ( که حالا مشهور شده بود ) برایشان بنوازند و سپس خود راخلاص کرده بودند.
روزنامه ها نوشتند که مردی از دسته ارکستر یک کلوب شبانه میخواهد تا این آهنگ را برایش بزند و سپس جلوی در کلوپ به صورت خود شلیک میکند.
ماهیگیران میگفتند که هر چند گاه یک بار، ب*دن بیجانی را از دانوب بالا میکشند که در انگشتهای به هم چفت شده اش کاغذی را چنگ زده و همیشه در تکه هایی از کاغذ که در مشت جنازه از آب محفوظ مانده است، ابیاتی از یکشنبه غمگین را پیدا میکنند.
سوژه عاشقان شکست خوردهای که دسته دسته خود را می کشند، برای روزنامه ها جذاب بود و به آسانی دست از سرش برنمی داشتند؛ تا روزی که ماهیگیران، جنازه دختری ۱۴ ساله را ازعمق دانوب بیرون کشیدند که مثل همیشه در مشتش کاغذی پنهان بود. اما اینبار، به خلاف همیشه، اطرافیان دخترک گواهی دادند که او هرگز عاشق نشده است.
اندکی بعد نیز پیرمردی ۸۰ ساله خود را از طبقه هفدهم ساختمانی به پایین پرت کرد. شاهدان گفتند که او موقع پریدن یکشنبه غمگین را میخوانده است. آنها گفتند که پیرمرد تا لحظه آخر به خواندن ادامه داد و صدایش تنها زمانی قطع شد که مغزش روی زمین پاشید...
با مشهور شدن آهنگ در اروپا، خودکشی های مرتبط باآن نیز به خارج از مرزهای مجارستان سرایت کرد. در شهرهای مختلف اروپا کسانی پیش از اقدام به خودکشی، وصیت کردند که در مجلس خاکسپاریش آن یکشنبه غمگین نواخته شود.
در میان اخبار راست و دروغیکه از تأثیر این نغمه به گوش میرسید، دو حادثه واقعی سر و صدای بیشتری به پاکرد:
اولی در شهر رم اتفاق افتاد. پسربچه ای با شنیدن آهنگ از نوازندهای دوره گرد، دوچرخه اش را کنار رودخانه پارک کرد؛ کل پولهای جیبش را به دوره گردبخشید و خود را از روی پل به آب انداخت.
در حادثه دوم در شمال لندن،همسایه هایوحشت زده ی زنی از پلیس خواستند تا درخانه او را بشکند و وارد منزلش شود؛ زیرا مدت چند ساعت بوده که صدای آهنگِ خودکشی مجار به طور مداوم از خانه او شنیده می شده است. وقتی پلیسها در را شکستند، با جنازه زنی مواجه شدند که گرامافون بالای سرش روی وضعیت «تکرار مداوم» تنظیم شده بود. شهرت شوم این آهنگ به آمریکا هم رسید. شعرش به انگلیسی ترجمه شد و چند نفر آن را اجرا کردند. مشهورترین و نخستین نسخه به زبان انگلیسی با صدای «بیلی هالیدی» خوانده شده است. او از آهنگسازش خواسته بود تا ترانه را به گونه ای تغییر دهد که شنوندگان آمریکایی به اندازه اروپاییها افسرده نشوند. چند دهه بعد، هنگامیکه «دیامانداگالاس» خواست تا روایتی وفادار به اصل را به زبان انگلیسی روی صح*نه اجرا کند، ماجرای تغییر دادن آهنگ را برای شنوندگانش تعریف کرده و متلکی هم نثارموسیقی عامه پسند کرده بود: نخواستند شما را غمگین کنند. فکر می کنم موسقی پاپ با همین تصمیم به دنیا آمد! رزو سرس (RezsőSeress) اندکی پس از تولد ۶۹ سالگی از پنجره آپارتماناش در بوداپست پایین پرید. فردای مرگ سرس، روزنامه نیویورکتایمز نوشت: روز گذشته رزو سرس سازنده آهنگ مشهور «یکشنبه غمگین» به زندگی خود خاتمه داد. دیروزیکشنبه بود. کشور هایی مثل آمریکا و مجارستان این آهنگ رو ممنوع کردند. این آهنگ اکنون در لیست آهنگ های بن شده توسط بی بی سی قرار دارد. در سال 99 کارگردانی آلمانی، فیلمی با داستان تخیلی از افسانه های مجارستانی راجعبه طلسم بودن این آهنگ ساخت. اصل ترانه به مجار هست و برگردان های متفاوتی به زبان انگلیسی داره
Sunday is gloomy, my hours are slumberlessDearest the shadows I livewith are numberlessLittle white flowers will never awaken you Notwhere the black coach of sorrow has taken youAngels have no thought ofever returning youWould they be angry if I thought of joiningyou?Gloomy SundayGloomy is Sunday, with shadowsI spend it allMy heart and I have decided to end it allSoonthere’ll be candles and prayers that are sad I knowLet them not weep letthem know that I’m glad to goDeath is no dream for in death I’mcaressing youWith the last breath of my soul I’ll be blessingyouGloomy SundayDreaming, I was onlydreamingI wake and I find you asleep in the deep of my heart, hereDarling, I hope that my dream never haunted youMy heart istelling you how much I wanted youGloomySunday
یکشنبه غم انگیز ... تا شب دوام نمی اورمدر تاریکی و سایه ... تنهایی مرا می ازارد با چشمانی بسته تو از کنارم میروی تو ارامیده ای و من تا صبح منتظر سایه های مبهمی را میبینم از تو خواهش میکنم به فرشته ها بگویی مرا در اتاقم تنها بگذارندیکشنبه غم انگیزچه بسیار شنبه ها تنها در سایه ها و من امشب خواهم رفت چشمانم چون شمع پر فروغی می درخشد دوستانم برایم گریه نکنید که مزارم نور باران است به خانه باز میگردم جانم به ل*ب رسیده است در سرزمین سایه ها تنها بخواب میروم یکشنبه غم انگیز
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بالا