عنوان : کالبد مادرم
ژانر : تراژدی
نویسنده: اهورا تابش
مقدمه :
هنگامی که کالبد مادرم را شکافتند
گویی تمام دلش، برای من سوخته بود!
دلش خوشبخت نبود زیرا من مرتکب شدهام
بگذار بهمن یخ زده نسیان
مرا در کام خود فرو ببرد که اورا خوشبخت نکردهام!
من به آن خ*یانت کردم
از این رو که هیچوقت خوشبخت نبوده است...
عنوان : دیگر جوان نمیشوم
ژانر : عاشقانه، تراژدی
نویسنده : اهورا تابش
مقدمه :
در راستای خیابان در کنار صندوق پست
غمنامهای را از پرندگان سراغ میگیرم؛
در این سرزمین حتی پرندگان غمگین هستند،
گویی باید منتظر آمدن معجزهای باشیم....
اما انتظار معجزه را بعید میدانم!
پرندگان همه خیساند و گفتگویی...
« بسم تعالی »
[ نقد به معنای کور کردن ذوق نیست!
بلکه به معنای پیشرفت خواهد بود. ]
📌 نویسنده عزیز، این نقد صرفا جهت بهبود قلم شما انجام شده است.
📌 خواهشمندیم پس از خواندن نقد، حتما اشکالات خود را رفع کنید، در غیر این صورت، دیگر درخواست نقد شما پذیرفته نخواهد شد!
***
عنوان: دستانت را به من...