...تن بیجانش را بر س*ی*نهی سخت زمین میکوبید و به دردهایش فکر میکرد.
مثلی گلی که به نور خورشید نیاز دارد، دنبال عشق بود؛ ولی عشق وجود نداشت. پس سالها بود که خشک شده بود.
گل خشک شده و مرده است. هیچ نوری نمیتواند آن را به زندگی برگرداند.
27 بهمن 1403
#دل_نوشتهی_پورپیتا
#فاطمه_رسولی
#انجمن_تک_رمان