ساعت تک رمان

  1. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    ...پابلو برمیگرده؟یادمه اول که به اینجا اومده بود خیلی افسرده بود معلوم نبود تو اون خونه چقدر سختی کشیده و حالا باید برگرده به مکانی که هربار که یادش می اومد حالش بد میشد». اگه پابلو بره من چیکار کنم؟حالا دیگه کاملا به بودنش عادت کردم. #انجمن_تک_رمان #فاطمه_رسولی #رمان_دختری_نامرئی_در_کلبه‌ی_تاریک
  2. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    ...گربه بدو بدو به سمت مامانش دوید یکم مامانش رو ل*ی*سی زد بعد شروع کرد از غذا های اونجا اونم خورد. اون روز اون مکان اون اتفاق درحالی که من غرق در نگاه کردن به اون صح*نه بودم ،باعث شد گوشه های قلبم این شروعی باشه برای دوست داشتن پابلو ... #رمان_دختری_نامرئی_در_کلبه‌ی_تاریک #فاطمه_رسولی...
  3. Aygunu

    درحال تایپ دختری نامرئی در کلبه‌ی تاریک|فاطمه رسولی کاربر انجمن تک رمان

    ...کنی،سرگرمی روزانه ات فکر کردن بهش و نگاه کردن به اونه،نگرانشی و همینطور میخوای اون رو به سمت درست زندگی هدایت کنی،مثل یه کلبه ی تاریک چون نوری وجود نداره اون نمی‌تونه تو رو ببینه و تو آرزو می کنی مثل نور بودی و از چشم اون پنهان نبودی. #رمان_دختری_نامرئی_در_کلبه‌ی_تاریک #فاطمه_رسولی...
بالا