Usage for hash tag: نویسنده_mahva

ساعت تک رمان

  1. mahva

    درحال تایپ رمان کایان| mahva کاربر انجمن تک رمان

    ...شد؟ به کی زنگ زدی؟ روی مبل لم می‌دهد. دکمه‌های آستینش را باز می‌کند و در حین بالا زدن می‌گوید: - زنگ زدم حاج یونس؛ دیشب تا حالا بیمارستان بوده. انگار حالش بد شده، بستریش کرده بودن. ‌فکر می‌کردم از محسن خبر داره، اما اون هم بی‌خبر بود! #انجمن_تک_رمان #رمان_کایان #نویسنده_mahva...
  2. mahva

    درحال تایپ رمان کایان| mahva کاربر انجمن تک رمان

    ...می‌کنم، ان‌شاءالله که حالش خوبه، نگران نباشید. حسین که کمی آرامش پیدا کرده، با خوش‌حالی می‌گوید: - خدا عمرتون بده حاجی؛ من منتظر خبر می‌مونم. فعلا، یا علی... . حاج یونس با لحنی که خستگی در آن مشهود بود، می‌گوید: - به سلامت بابا جان. #انجمن_تک_رمان #رمان_کایان #نویسنده_mahva #ژانر_عاشقانه_معمایی
بالا