...چرا هیچ کاری نمیکنی؟!
جیمز با ناامیدی روی صندلی نشست و ل*ب زد:
- میخوام؛ نمیتونم. وقتی بابا اجازه نده کدوم یکی از ما میتونه کاری انجام بده؟
- من!
لبخند تلخی زد و ادامه داد:
- دیوونگیه! ممکنه بابا فقط چون بدون اجازهش این کار رو انجام میدی برای همیشه طردت کنه.
#شکست_جادو
#سارینا
#انجمن_تک_رمان