خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • انجمن بدون تغییر موضوع و محتوا به فروش می رسد (بعد از خرید باید همین روال رو ادامه بدید) در صورت توافق انتشارات نیز واگذار می شود. برای خرید به آیدی @zahra_jim80 در تلگرام و ایتا پیام بدید

ساعت تک رمان

  1. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...آرزوهایی که در تاریکی شب گم می‌شوند، و صبح به یاد تو، تنها حسرتی در دل باقی می‌گذارند. پس این دلنوشته را برای تو می‌نویسم؛ دلنوشته‌ای از عشق و درد، که شاید روزی، تو را به یاد خنده‌های گمشده‌ام بیاورد. --- پایان فصل 3. #انجمن_تک_رمان #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان
  2. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...می‌توانستم بگویم، که هنوز هم تو را دوست دارم؛ اما کلماتم در گلویم می‌مانند، چون ترس از ناکامی، مانع از بیان عشق واقعی‌ام شده است. پس این نغمه را برای تو می‌سرایم؛ نغمه‌ای از عشق و درد، که شاید روزی، تو را به یاد من بیاورد. #انجمن_تک_رمان #علی_برادر_خدام_خسروشاهی...
  3. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...دوباره حس کنم وجودت را. به یاد تو، به یاد عشق‌مان، این ب*وسه‌ها را می‌زنم، و در دل می‌گویم: تو هرگز فراموش نخواهی شد، زیرا عشق واقعی هرگز نمی‌میرد. پس بگذار این ب*وسه‌ها، پیشکش روح تو باشد، که در آ*غ*و*ش من زنده است، همیشه و برای همیشه... #انجمن_تک_رمان #زخم_های_پنهان...
  4. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته نغمه های خاموش | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...یک حضور دائم که همه چیز را به آرامش می‌رساند. با تو، این سایه همیشه روشن است، در هر لحظه‌ای که تو این جا هستی. سایه‌ای در قلبم است، که از حضور تو پر شده، نه از نبودن، نه از فاصله‌ها، فقط از عشقی که همین جا در کنارم، در هر لحظه می‌جوشد. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #نغمه_های_خاموش #انجمن_تک_رمان
  5. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته نغمه های خاموش | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...دل من دیگر دل نبود، تکه ای از آسمان شد، که بی پروا در چشمانت پرواز می کرد. نگاهی که آمد، و بی هیچ کلامی، همه چیز را گفت… و من، در آن نگاه، قصه عشق را دوباره نوشتم. اگر عشق یک نقطه آغاز دارد، برای من، همان لحظه ای بود که چشمانت را دیدم… #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #نغمه_های_خاموش #انجمن_تک_رمان
  6. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...تا همیشه نشان‌دهنده‌ی آن عشق بزرگ باشد، که در دل ما زنده است. و من با هر بوی تو، به یاد می‌آورم که عشق واقعی هرگز فراموش نمی‌شود. عطر تو در هوا باقی مانده است، و من همچنان در جستجوی تو هستم؛ در این دنیای پر از تنهایی، عطر تو تنها امید من است. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان...
  7. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...عشق ما گنجینه‌ای است، که هیچ‌گاه از بین نمی‌رود، و تا زمانی که نفس می‌کشم، این قصه را برای همیشه در دل خواهم داشت. قصه‌ای بدون پایان، پر از عشق و درد، که حتی در جدایی نیز زیباست، زیرا نشان‌دهنده‌ی آنچه بودیم، و آنچه هرگز فراموش نخواهیم کرد. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان #انجمن_تک_رمان
  8. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...تو می‌تپد؟ چشمان خیس من، شاهدی بر این جدایی است، و من تنها در آینه‌ایستاده‌ام، با خاطراتی که هرگز فراموش نخواهند شد. شاید روزی دوباره ببینمت، شاید روزی دوباره لبخندت را ببینم، اما تا آن روز، چشمان خیس من گواهی بر عشق بی‌پایان ما خواهد بود. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان #انجمن_تک_رمان
  9. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...به ستاره‌ها فکر می‌کنم. آیا آنجا، در دوردست‌ها، تو هم به یاد من هستی؟ یا زمان تمام شده است؟ شاید روزی دوباره همدیگر را ببینیم، و با یک ب*وسه، تمام حسرت‌ها را جبران کنیم. تا آن روز، من با این حسرت زندگی می‌کنم، و در دل، امیدی دارم به بازگشت تو. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان...
  10. علی خسروشاهی

    دلنوشته مجموعه دلنوشته زخم های پنهان | علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن تک رمان

    ...هم به من فکر می‌کنی؟ یا تنها من هستم که در این دلتنگی‌های بی‌پایان غرق شده‌ام؟ شاید روزی دوباره همدیگر را ببینیم، و این دلتنگی‌ها، به یادگاری از عشق عمیق ما تبدیل شوند. تا آن روز، من با این احساس زندگی می‌کنم، و در دل، امیدی دارم به بازگشت تو. #علی_برادر_خدام_خسروشاهی #زخم_های_پنهان...
بالا