#پارت_۲۷
چند قدم به طرف میز میرود و خم میشود. دست میبرد تا آن راا بردارد؛ اما نمیتواند. خطاب به حسین میگوید:
- بیا کمک کن این میز رو جابهجا کنیم.
حسین متعجب میپرسد:
- برای چی؟ با میز چیکار داری؟
علی در حال هل دادن میز میگوید:
- یه چیزی زیر میز افتاده، میخوام بردارمش. بیا کمک کن.
با...