#پارت_صد_چهل_هشت
سرم رو به نشونهی تشکر تکون دادم و با صورت خیس از اشک که به لطف ماسک پنهون شده بود، به سمت پله ها رفتم و با سرعت وارد سرویسبهداشتی شدم. از شانس خوبم کسی داخلش نبود. با دستهای لرزونم در رو پشت سرم قفل کردم و با خشم ماسکم رو از روی صورتم در آوردم و محکم به گوشهای پرت کردم...