#پارت_صد_چهل_شیش
سیاوش با همون صدای بَم مردونهاش خندهی کرد که در جا براش غش کردم؛ امّا فوراً خودم رو جمع کردم و خوشحالیم رو به لبخند تبدیل کردم. سیاوش با لحن آرومی گفت:
- دورت بگردم اصلاً معنی و مفهوم بدی نداره که!
با حرفش از بغلش بیرون اومدم و چرخی توی هوا زدم. به سمتش برگشتم و دستهام رو...