#پارت۵۸
من، خواهرهام و آنجلینا توی یک چادر بودیم و بقیه هم به همین طریق، چهار نفری توی یک چادر میخوابیدن.
قبل خواب، هر چهارتامون برای شکار رفتیم و وقتی خودمون رو با خون، سیر کردیم، برگشتیم و وارد چادرهامون شدیم. یعنی همون کارهای روزمره و همیشگی... .
توی رخت خوابم دراز کشیدم. این چادر...