#پارت۵۷
خسته از آفتاب شدیدی که مستقیم توی صورتم میزد و اعصاب زیبای من رو زیباتر میکرد، پوفی کشیدم و زنگ آیفون رو زدم. اگه خدا بخواد این هفته آخرین هفتهایه که مدرسه میریم و بقیهش میمونه برای بعد از نوروز.
با بدبختی کتونیهای چسبیده به پام رو کندم و همزمان با پرتابِ کیفم، با جورابهایی که...