#پارت35
#مختوم_به_تو
*** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
#مختوم_به_تو
#رمان_مختوم_به_تو🦋
#انجمن_تک_رمان
#صبا_نصیری
#برای_دیگری
#رمان_برای_دیگری
#پارت35
کلافه طول و عرض اتاقم را طی میکنم.
خاک بر سر من! نه یک بار و دوبار و سه بار... بلکه همه عمر و برای همیشه. ان شلاق کوفتی را در کدام کشو گذاشتم؟ اگر عماد میفهمید به وسایلش دست زدهام من را میکشت.
دهانم تلخ و گس شده... .
عماد از ظهر که رفت تا همین دو ساعت پیش نیامد و در اتاقش در...
#پارت35
" یاس"
ضربان قلبم را می شمارم...
زیادی کند است!
انگار خسته شده.
حق دارد؛ من هم خسته ام...
اهسته لای پلکم رو باز می کنم و به اون صندلی اهنی مزخرف نگاه می ندازم.
اب دَهانم به سختی پایین می رود و ان سنگ تیره ی لعنتی که در گلویم گیر کرده لحظه به لحظه بزرگ تر می شود.
خود کشی گناه بزرگیست؟...
هُوالحق!
#پارت35
#واژگون
#صبا_نصیری
#انجمن_تک_رمان
*** Hidden text: You do not have sufficient rights to view the hidden text. Visit the forum thread! ***
#شهرزاد
با اخم ناشی از کار صبح شرف از اتاق بیرون امدم. معلوم نیست این زن و مرد دیونه کی می خوان برن.بهتره عصر یه سر برم تا پیش طلعت (زن اول خان و خاله شهرزاد )اون فقط از پس این افریته بر میاد.همین که قدم توی سالن گذاشتم شایراد رو دیدم که خیلی محکم و متین با همون اخمهای همیشگی جذاب و پر ابهتش از...