Usage for hash tag: انجمن_تک‌_رمان

ساعت تک رمان

  1. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...الف ملکه که حاکم گفت توی چاه افتاده، اون همسر حاکمه؟ یعنی مادر شماست؟ - اوه! دیگه از این‌جا به بعد متاسفانه باید تنهایی به سفرت ادامه بدی. دیگه نمی‌تونم همراهت بیام ابیگل. مراقب خودت و مشکلاتی که سر راهت قرار می‌گیره باش. خدانگهدار دوست من. #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  2. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...ایمیل ها قبل از عروسیش بوده که برام فرستاده و اون عکس ها هم تاریخش واسه دو روز پیشه، یعنی ساغر و رازمیک دو روزه که با هم ازدواج کردن. از ته قلبم براشون خوشحال شدم. اشکام رو پاک کردم و شروع کردم به نوشتن ایمیل براش، از هر چیزی که بعد از رفتنش اتفاق افتاد. #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  3. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...بهش برسه اما شما سه تا، کارهایی رو که بهتون گفتم، دونه به دونه انجام می‌دین. باید ابیگل رو قبل از رسوندن به جایگاه برحقش، بسنجم. - چشم پدر. - اول برین سر اون چاه. به الفِ ملکه آب و غذا بدین. بعدش برین دنبال ابیگل و دستورات من رو اجرا کنین. #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  4. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...خودمون بخوایم باهم باشیم هیچ‌کس و هیچ چیز نمی‌تونه جدامون کنه، من هیچ‌وقت تنهات نمی‌ذارم به مرگ مادرم قسم می‌خورم هرجایی بری منم همرات میام به موت قسم! خوب می‌دونستم نباید این‌طوری می‌شد من خواستم یکم ملودی رو دوست داشته باشم اما از دستم در رفت و عاشقش شدم. #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌...
  5. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...جغد زرد رو‌به‌رو شدم. لبخندی زدم و نامه رو از پای جغد باز کردم و شروع به خوندش کردم که با دست‌خط خاروس نوشته شده بود. با هر کلمه که می‌خوندم، عصبانیتم اوج می‌گرفت. نوشته‌ها که تموم شد، با خشم نامه رو مچاله کردم و زیر ل*ب گفتم: - ابیگلِ لعنتی! #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌...
  6. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...بد میشه هم واسه من و هاتف و تمام زیر دست‌های سیروس که کمک‌مون خلاف کردن! پلیس گفت: - نگران نباشید فکر می‌کنم چندتا سوال و جواب ساده‌ست. سیروس: آره زود برمی‌گردم دخترم نگران نباش. تو برو به کلاس قرآنت برس دیر نشه! و بعد این سوار ماشین پلیس شد و حرکت کردن. #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  7. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...ازت اعصبانی بشم و جواب کارت رو بدم بیشتر ازت دلخور شدم حتی تو مخیلمم نمی‌گنجید یک روز بخوای منو بکشی. هاتف نگاهش رنگ غم گرفت و گفت: - من تو رو نکشتم ملودی تو زنده ای هنوز داری نفس می‌کشی ولی تو قلب من رو کشتی، داغونم کردی هست و نیستم رو با خاک یکی کردی! #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  8. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...وجود ابیگل خیلی برای ما با ارزشه؛ اما عجله نکن فرزندم. من باید بدونم ابیگل چقدر باهوش و سمج و پرقدرته! اگه فقط یک درصد شک کنم که دختر ضعیفی هست، کاری رو که دوست ندارم، انجامش میدم. فعلا ازش خوب مراقبت کن تا بعدا درمورد گیاه باهاش صحبت کنم. #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  9. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...مشکوک به در اتاق خیره شد و چند ثانیه بعد قدم برداشت به سمت در، با کنجکاوی از لای در به داخل اتاق خیره شد، با دیدن هاتف که با خشم بالشت رو روی صورت ملودی فشرده بود و دست بردار نبود؛ متعجب شد با عجله وارد اتاق شد دست و هاتف رو کشید به سمت خودش و کنترلش کرد. #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  10. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...توجه به یک نکته‌ای که رمی لابه‌لای حرفاش گفت، یک حدسایی می‌زنم اما خب مطمئن نیستم. اگه اونی که فکر می‌کنم باشه، من نابود میشم. یا مسیح! دعا می‌کنم اون نباشه. اون شخص تنها کسیه که من توی زندگیم دارم. خدا کنه ببرینه‌ی اصلی، اون شخص نباشه! #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی...
بالا