Usage for hash tag: انجمن_تک‌_رمان

ساعت تک رمان

  1. الهه کریمی

    کامل شده رمان خیا‌نت جالبی بود | الهه‌کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...ازش نسبت به خودم ‌میدیدم، اون خیلی تنها بود خواهر و برادری نداشت و مادرش هم از وقتیکه معراج وارد دانشگاه شد فوت کرد واسه همین معراج افسردگی گرفته بود و با کسی زیاد صحبت نمی‌کرد اون خیلی به مادرش وابسته بود، الان هم فقط تو زندگیش پدر پیرش رو داشت. #خیا‌نت_جالبی_بود #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  2. Saba.N

    کامل شده دلنوشته‌ی منهوک | اثر @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    ...بی‌جانِ صبا... آرزوی محال و دورِ صبا... زاده‌ی مرداد و آتشِ تابستان... می‌دانم مَحالی اما دیوانه‌وار می‌خواهمت! #پایان #صبا_نصیری #انجمن_تک‌_رمان #دلنوشته_منهوک پی‌نوشت: برسانید به دست آن که دوستش دارید؛ آن که قبله‌‌ی ایمانِ شما؛ قلبِ شما و اصلا همه جان شماست! 1402/02/27 | حوالی ظهر...
  3. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...نوشته شده بود: « بزرگترین جانی دنیا "سیروس صامت" که با اعضای ب*دن انسان تجارت می‌کرد دیروز در ترکیه هنگام فرار با هلیکوپترِ شخصی اش در کوه آتشفشان فعال افتاد و جان باخت» *** پِی نوشت: به نظرتون اون دوتا جسد سوخته ملودی و تیرداد بودن یا کامران و جاوید؟! #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  4. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...و استرس و هیجان! من امشب جلال رو نکشتم، من امشب به هدفم نرسیدم من موفق نشدم، من باخت دادم همش تقصیر اون صدای لعنتی بود که تا این لحظه ولم نمی‌کنه! حس میکنم تو وجودم و تو تک تک سلولام رخنه کرده یک چیز منحوث درونه منه که داره به هلاکت می‌کشونه روحم رو! #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  5. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...دارم دلم فقط یک چیزی می‌خواد این‌که بذاری بغلت کنم تا قلبم آروم بگیره پسرم، فقط بذار یک بار بغلت کنم، یک بار!! نذار تو حسرت لمس کردن تنت بمیرم تو یادگار روزهای گذشتمی. بوی مادرت رو میدی! شبیه کسی هستی که همیشه دیوونه وار عاشقش بودم. بذار بغلت کنم عمادم! #ققنوس_نحس #الهه‌_کریمی‌فرد #انجمن_تک‌_رمان
  6. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...که قبولش کرد. وقتی من به پدر و مادرت برای انتقام گرفتن نزدیک شدم صدها بار تو تنهایی به ریحانه گفتم عماد پسر منه اما اون انکار کرد. من به‌خوبی خودم رو توی صورتت میدیدم تو پسر من بودی و هستی عماد! عماد بدون هیچ عکس‌العملی تو چشمام خیره موند، بدونِ پلک زدن! #ققنوس_نحس #الهه‌_کریمی‌فرد...
  7. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...شد که سمنتا کشتش. یک آدم کثیف رو از دنیا کم کرد. الان که بچه‌هام دوباره به زندگی معمولی برگشتن، خیلی خوش‌حالم. بهشون هم میگم پدرشون مرده، به همین راحتی. الان می‌تونم ببرمشون خونه؟ - من بابت اتفاقی که برای جاشوا و زندگی تو افتاد متاسفم کلوئی. #اِلف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  8. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...و کاغذها و کارتن هایی که ریخته بودم تو کیسه از تهش دارن میریزن زمین، کامران و بقیه محافظ ها با تعجب همگی زل زده بودن به ساکی که بهش می‌خورد پر از وسایل باشه، قلبم از دیدن ساکم جلو چشم همه داشت میومد تو س*ی*نه‌ام. گندش بزنن! الان وقت پاره شدن این کیسه بود؟! #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  9. الهه کریمی

    کامل شده رمان ققنوس نحس|الهه کریمی کاربر انجمن تک رمان

    ...کدوم‌شون به ترتیب تو مسیر ترکیه هستن، من میرم خونه‌مون کارهام رو ردیف میکنم و آخر شب ققنوس رو برمی‌داریم و میریم، واسه برداشتن ققنوس هم یک فکرایی دارم نگران نباش، تو فقط آماده رفتن باش! لبخند مرموزی زدم و گفتم: - نگران مسئله ققنوس نباش چون من قبلا حلش کردم! #ققنوس_نحس #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
  10. الهه کریمی

    کامل شده اِلف‌ها در باد نمی‌رقصند | الهه‌ کریمی

    ...معلوم نیست توی دل سمنتا چه کینه‌ایه که این کار رو کرد؛ ولی من دست از سرش برنمی‌دارم. هیچ‌کس هم نباید الان خبردار بشه رمی و پدرش زنده‌ان، تا وقتی که ابیگل برگرده و درمانشون کنیم. باید رمی و ادوارد بعد از درمان واسه‌ی همیشه از این شهر برن. #الف‌ها_در_باد_نمی‌رقصند #الهه_کریمی‌ #انجمن_تک‌_رمان
بالا