پارت_165
به لورا گفتم:
- آروم باش هیچی نمیشه ما سه نفریم اونها دونفر از پسشون بر میام.
لورا دستم رو از رو دهانش برداشت و گفت:
- دیوونه ماسک زدم تو هم دست رو دهنم میذاری نمیگی خفه میشم؟ ا*و*ف این هارو ول کن بگو صداهایی که میشنیدم پس توهم نبوده.
و بلند خندید که گفتم:
- درد! جای این سسعشرا...