#پارت_1
لازم به ذکر است که مکانِ نوشته شده در این پستها، وجودِ خارجی ندارد!
روی تخت یک نفرهی فلزیاش نشسته و با آشفتگی به در کوچک آلومینیومی و دیوارهایِ آبیِ رنگ و رو رفته، نگاه میکند. آبی مگر رنگ مورد علاقهاش نبود؟ پس چرا حالا با دیدن این دیوارها، ذهنش درگیر و قلبش ناآرامتر میشد؟...